رابطه بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی (مطالعه موردی: شهروندان قم)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۲
391-359
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گذار مطلوبِ جامعه معاصر ایران از نظم سنتی به مدرن، نیازمند مشارکت سیاسی شهروندان است و تحقق این مشارکت نیز، نیازمند فراهم بودن متقدمهای مهمی ازجمله سرمایه اجتماعی است. در این رابطه، سرمایه اجتماعی عامل مهمی است که تعیین نقش و چگونگی تأثیرگذاری آن بر مشارکت سیاسی و احیاناً به فعل درآوردن نیروی بالقوه آن، اخیراً مورد توجه ویژه در محافل علمی واقع شده است و معرفت به سرمایه اجتماعی در جهت تأمین مشارکت سیاسی و نهایتاً کمک به توسعه سیاسی و تکوین و بسط دموکراسی، حائز اهمیت است. بنابراین، فرض بر این است که سرمایه اجتماعی ظرفیت کنش سیاسی افراد را افزایش داده و درنتیجه احتمال درگیری سیاسی آنان را بالا می برد. بر همین اساس، تحقیق حاضر با استفاده ازنظریه رابرت پاتنام، به آزمون رابطه بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین شهروندان می پردازد. روش: تحقیق حاضر با روش شناسی کمی، روش پیمایش و تلفیقی از شیوه های نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تصادفی نظام مند و تصادفی ساده در بین 383 نفر از شهروندان 18 تا 65 سال ساکن در شهر قم انجام گرفته است. یافته ها: بین همه مؤلفه های سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی شهروندان قم رابطه مثبت وجود دارد. اگرچه بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، از بین مجموع چهار متغیر پیش بین اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، آگاهی و مشارکت اجتماعی غیررسمی، تنها دو متغیر آگاهی و مشارکت اجتماعی غیررسمی اثر مستقیمی روی مشارکت سیاسی دارند که دراین بین، سهم متغیر آگاهی بیشتر از مشارکت اجتماعی غیررسمی است، اما نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تمامی این چهار متغیر توانسته اند به یکی از سه شکل مستقیم، غیرمستقیم و توأمان (هم مستقیم و هم غیرمستقیم) روی مشارکت سیاسی شهروندان قم تأثیر بگذارند که از بین آنها، بیشترین تأثیر به ترتیب مربوط به متغیرهای آگاهی، مشارکت اجتماعی غیررسمی، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی بوده است. بنابراین، شهروندان با مشارکت سیاسی بالاتر، شهروندانی اند که از آگاهی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی غیررسمی و هماهنگی بیشتری با نظام ارزشی و هنجاری جامعه برخوردارند. بحث: اگرچه همه متغیرهای آگاهی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی غیررسمی و انسجام اجتماعی به طور مستقیم یا غیرمستقیم روی مشارکت سیاسی شهروندان مؤثرند، اما بخش محوری سرمایه اجتماعی که ضمن تقویت سایر عناصر آن، مشارکت سیاسی شهروندان را افزایش می دهد، آگاهی است. از طرفی، با توجه به روابط متقابل عناصر سازنده سرمایه اجتماعی، می توان با تقویت آگاهی، بر سایر ابعاد سرمایه اجتماعی نظیر انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی (به ویژه اعتماد نهادی) و مشارکت اجتماعی غیررسمی اثر مثبت گذاشت. درواقع، هرچه در عرصه های عمومی (اجتماعی-سیاسی) عنصر آگاهی باکیفیت تر، به هنگام تر و اجرایی تر باشد، می تواند سبب ساز افزایش مشارکت سیاسی شهروندان در سطحی بالاتر و بیشتر باشد.