تجلی اندیشه مانی در نقاشی های قرون میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
مسیحیت آغازین در اثر پیروی از سنت های آیین یهود، که در آن تصویرسازی منع می شد، توجهی به نقاشی ابراز نمی داشت اما با گسترش آن آیین، شاهد تجلی هنر نقاشی هستیم. در آثار برجای مانده از گور دخمه ها در شهر رم، مسیحیان به پیروی از سنت هلنی- رومی انسان را به شکل موجودی ایدئال نقش کرده اند. با نظر به ثبات نگرش های هنری و زیبایی شناسی از عصر پیشا-مسیحی (شامل هارمونی، توازن، تناسب و ممسیس یا تقلید از طبیعت) و با ارجاع به آیه 26:1 از سفر پیدایش عهد عتیق که در باب آفرینش عنوان کرده است: «پروردگار انسان را به صورت خود آفرید»، انتظار می رفت که هنر مسیحی در همان مسیر هنر یونان و روم پیش برود و فقط جنبه مسیحی به خود بگیرد آن گونه که در هنر مسیحیت آغازین و در گور دخمه های شهر رم به چشم می خورد؛ اما به مرور شاهد ظهور هنری تصنعی و پر تلألو هستیم که یاد آور شیوه و اندیشه ثنویت گرای گنوسی- مانوی است. مانی نخستین رهبر جهان مسیحیت است که سنت هنری را با توجه به اندیشه ثنویت گرا گسترش می دهد و آن را عملی قدسی بر می شمارد. حتی عده ای نقاشی های او را معجزه آسا می شمارند. او به عنوان یکی از نخستین مسیحیان با رویکردی متضمن اندیشه دوگانه پرستی به ابداع شیوه ای در هماهنگی کامل با اندیشه ثنویت گرا، به مفهوم شر انگاری ماده و جهان مادی، پرداخت. وی جهانی به دور از طبیعت گرایی و در تضاد با اندیشه مسیحیان، که طبیعت و جهان ماده را به عنوان مخلوق پروردگار می ستودند، مصور ساخت. در یافته های پژوهش، اندیشه ثنویت گرای مانی در نقاشی های قرون میانه قابل بازشناسی است.