طراحی مدل اثربخشی غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان با تأکید بر فعالیتهای فرهنگی و دینی به روش مدل پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توجه جدّی و برنامه ریزی دقیق و جامع از سوی مسئولان ملی و استانی برای غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان به علت حساسیت این قشر در تعلیم و تربیت آیندگان، لازم و ضروری است؛ لذا هدف این پژوهش، ارائه مدلی اثربخش در راستای غنی سازی اوقات فراغت با تأکید بر فعالیتهای فرهنگی و دینی به منظور تحقق راهبردهای منشور فرهنگی- دینی دانشگاه فرهنگیان بود. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، توسعه ای-کاربردی است. در پژوهش حاضر برای مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش، از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و برای گردآوری داده های میدانی از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از سه دسته کارکنان ستادی دانشگاه فرهنگیان، اساتید و اعضای هیئت علمی و دانشجومعلمان بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روشهای نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آمار توصیفی برای تبیین اطلاعات جمعیت شناختی مصاحبه شوندگان و از روش نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی استراوس و کوربین برای کدگذاری باز، محوری و گزینشی و طراحی مدل استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل داده ها، مدل اثربخش غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان مبتنی بر 31 عامل علّی در پنج دسته(عوامل روان شناختی، فردی- شخصیتی، ارتباطی و تعاملی، جمعیت شناختی و نگرشی- اعتقادی)؛ 15 عامل زمینه ای در سه دسته(عوامل سازمانی و آموزشی، مدیریتی و زیرساختی)؛ 17 عامل مداخله گر در چهار دسته(فرهنگی و اجتماعی، فنّاورانه، نهادی- سیاسی و اقتصادی- مالی)؛ 30 راهبرد در شش دسته(اقدامات راهبردی مدیریتی و ساختاری، تعاملی، پشتیبان و تسهیلگر، توسعه گرا و زیرساختی، دانشی، فنّاورانه و آینده نگر و مشورتی و ترویجی) و 30 پیامد خُرد و کلان در دو دسته(پیامدهای شغلیِ فردی و اجتماعی) طراحی شد. نتیجه گیری: مدل نهایی ارائه شده می تواند مبنایی برای مدیران ارشد ملی و استانی دانشگاه فرهنگیان برای غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان در عصر حاضر باشد و مدیران بر اساس راهبردهای شش گانه تعریف شده در این پژوهش، می توانند اقداماتی متناسب برای غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان با تکیه بر فعالیتهای فرهنگی و دینی ارائه دهند.