بررسی نقش میانجی گری باورهای لذت بردن در رابطه بین عملکرد خانواده، رضایت از زندگی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گری باورهای لذت بردن در رابطه بین عملکرد خانواده، رضایت از زندگی و افسردگی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1401-1400 بودند که از بین آنها 250 نفر ازطریق نمونه گیری دردَسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های باورهای لذت بردن بریانت (2003)، رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985)، عملکرد خانوادگی موس و موس (2009) و مقیاس افسردگی کرونکه و همکاران (2001) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS23 و AMOS23 و روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رابطه مثبت و معنادار بین عملکرد خانوادگی، رضایت از زندگی و باورهای لذت بردن و رابطه منفی و معناداری با افسردگی را نشان دادند (001/0p<). همچنین، اثر غیرمستقیم عملکرد خانوادگی با افسردگی ازطریق میانجی گری باورهای لذت بردن و عملکرد خانوادگی و رضایت از زندگی ازطریق باورهای لذت بردن تأیید شد (05/0p<). یافته های پژوهش نشان می دهد باورهای لذت بردن (لذت بردن از تجربیات مثبت) نقش مهمی به عنوان یک همبسته مهم در پیامدهای روان شناختی خانواده های ایرانی دارد؛ درنتیجه، می توان از یافته های این پژوهش برای بهبود مسائل روان شناختی زوج ها در ایران استفاده کرد.