سمیرا حیدری راد

سمیرا حیدری راد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

السیره الذاتیه النسائیه وملامحها فی تکوین الذات الأنثوی؛ «الصرخه» لرضوی عاشور نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: النقد الثقافی إیدئولوجیه المرأه السیره الذاتیه رضوی عاشور الصرخه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 869 تعداد دانلود : 907
للسیره الذاتیه النسائیه دور بارز فی تجسید إیدئولوجیه الکاتبه. إنَّ کتابه المرأه تبرهن علی أنّها تهتمّ اهتماماً بالغاً ب قضایا هامّه فی المجتمع. والکاتبه تحاول أن تعزز مکانتها من حیّز الهامش إلی حیّز المرکز خلال سیرتها الذاتیه. بعباره أخری؛ السیره الذاتیه النسائیه تختلف عن الأنواع الأدبیه الأخری تؤکّد علی ذات المرأه وتدافع عنه تجاه المجتمع الذکوری وهی أفضل طریقه لتجسید هواجس النساء العربیات. تهدف هذه الدراسه باعتماد المنهج الوصفی-التحلیلی إلی تحلیل إیدئولوجیه المرأه فی سیرتها المعنونه ب "الصرخه" لرضوی عاشور؛ الکاتبه المصریه المعاصره، وذلک على ضوء النقد الثقافی. الصرخه هی الجزء الثانی من کتاب «أثقل من رضوی» لرضوی عاشور التی روت فیها تجربتها الخاصه والعامه؛ وهی عوده مرضها الصعب متزامناً مع ما کان یجری فی مصر خلال أعوام (2013-2010م). تهدف الدراسه إلى التعرف علی السمات البارزه لکتابه المرأه فی تمثیل فکرتها خلال السیره الذاتیه. وتوصّلت إلی نتائج أهمّها؛ إنّ رضوی -الکاتبه المثقّفه التی تتحدث عن النساء اللاتی أثّرن فی حیاتها- تطمح للإشاره إلی دور الثقافه والاجتماع فی تکوین هویه المرأه العربیه. وهی المثقّفه التی ترکّز علی حضور النساء ودورهنّ فی المجتمع العربی. أمّا هاجس رضوی الرئیس فی قضیه المرأه العربیه فهو الاهتمام ب تعلیم المرأه العربیه. رضوی هی التی تبیّن أفکارها الرئیسه بالنسبه إلی المرأه بصوره مکرره. وذلک للبحث علی إصلاح وتطوّر المجتمع العربی فی مجال قضیه تعلیم البنات وزواجهنّ المبکر، عدم الثقه بالنفس، غیاب النساء فی الکتب بسبب هیمنه الأدب الذکوری، وخوف المرأه العربیه من الإقبال علی الکتابه عن ذاتها بسبب الحرمان الذی قد أصاب المجتمع العربی.
۲.

تحلیل نشانه معناشناسی فرایند انتقال معنا در نظام های گفتمانی خطبه الزّهراء(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 936 تعداد دانلود : 385
در این مقاله با بهره گیری از رویکرد نشانه معناشناسی، به تحلیل فرایند انتقالِ معنا در نظام های نشانه ای خطبه الزّهراء پرداخته ایم. گفتمان این خطبه، در مسیر شکل گیری خود برای تولید معانی «قدرت الهی»، «سرای آخرت و دل بستگی های دنیایی»، «جان کندن»، «چگونگی مردن» و «مرگ»، به ترتیب از نشانه معناهای متفاوتی عبور می کند که به فرایند شکل گیری معنا منجر می شود. نظر به اینکه در روند انتقال معنا، با نظام های نشانه ای مختلفی مواجه هستیم و فرایند شکل گیری معنا، تابع یک نظام نشانه ای خاص در گفتمان خطبه الزّهراء نیست، ه دف جستار پیش رو با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و نظریات نشانه معناشناسی نوین، مشخص کردن نظام های گفتمانی حاکم بر گفتمان و بررسی شرایط انتقال معنا، چه از لحاظ صورت و چه از لحاظ معناست. پرسش اصلی مقاله این است که عملیات انتقال معنا از یک نظام نشانه ای به دیگر نظام های نشانه ای در یک خطبه، چگونه و براساس کدام کارکردها صورت می پذیرد؟ به عبارتی، فرایند استحاله معنا در گفتمان، تحت چه شرایطی نمود پیدا می کند؟ فرض نگارندگان، بر این است که فرایند استحاله معنا در گفتمانِ خطبه، تابع فرایندهای شَوِشی و مسائل عاطفی است که تکانه های معنایی و گسست های گفتمانی، به تقویت این فرایندها منجر می شود. مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر، این است که فرایند استحاله معنا در انتقال از حضور استعلایی خداوند در ابتدای گفتمان، به حضور ناموزون و فناپذیر انسان در پایان گفتمان براساس کارکرد شَوِشی رخدادی گفتمان که شریک گفتمانی را با دو نوع حضور متفاوت مواجه می کند، رخ می دهد.
۳.

سردیةُ لغةِ الآخَرِ المماثلِ الجسدیةِ في الأبیاتِ القصصیةِ لعُمَرِ بن أبي ربیعة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: السردیات لغه الجسد الآخر المماثل الغزل القصصی عُمَرِ بن أبی ربیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 420 تعداد دانلود : 110
عمر بن أبی ربیعه هو الشاعر الإسلامی والأموی الشهیر الذی تناوَل الغزل غرضاً مستقلاً قائماً بنفسه ودیوانُه کلُّه فی الغزل یحکی ما وقع بین عُمر وحبیباته. ومِن الطبیعی أخذت الهیئه الجسدیه للعاشق والمعشوق مداها فی الفضاء الشعری لدیه. وللجسد أهمیه بالغه فی اللغه وخاصه فی الشعر الغزلی الغنائی وهذه الدراسهُ تَتناولُ مَظاهرَ وصفِ جَسد المُحِبّ والمُحَبّ وخاصّه جسد المرأه الّتی تتجلّی کالآخر المماثل خلال غزل عمر بن أبی ربیعه وتبحث عن الأسالیب الّتی استعملها الشاعر لتوصیف جوارحهما مِن الصیغ اللّفظیه کالصفات والأفعال والصّور البلاغیه؛ کما تُلمُّ الدراسه بسردیه لغه الآخر المماثل الجسدیه بوصفه علامهٌ تواصلیهٌ وتعبیرٌ معتمَدٌ علی لسان الحالِ بدلَ الکلمه. یجری البحثُ علی النهج التوصیفی والتحلیلیّ بالاعتماد علی نظریات السرد مَدعوماً بالإحصاء الذی سلّط الضوء علی جانب دراسه لغه الجسد فی شعر الشاعر وعیَّن عدد الدلالات المختلفه لأعضاء الجسد من حیث کونها توصیفیه أو تراسلیه. تدلّ نتیجه البحث علی أنّ أکثر ما وصفها الشاعر من الجسد یختصّ بجسم المعشوق ومُعجَمُهُ الجسدیّ النّسوی مُستمدّ مِن التّراث العربی الشّعری وصوره لا تکاد تخرج عن دائره المخزون البیانی العربیّ. ولِجَسدِ الآخر المماثل دلالاتٌ عاطفیهٌ ورُموزٌ عُرفیهٌ تَتجلَّی فِی بَعض حرکات أعضاء ذلک الجسدِ وإیماءاتها، وفیما یتعلّق بالجسد من أثواب وزینه، ونصل أخیراً إلی أنّ الجسد شارک ک بُؤره دلالیهٍ وخِطابیه حمل مُستویات وَعی الشاعر ولاوَعیه ضمن لغه الشاعر الغزلیه.
۴.

تحلیل بُعد عاطفی نظام گفتمانی داستان حضرت آدم (ع) با تکیه بر فرآیندهای عاطفی- معنایی

تعداد بازدید : 481 تعداد دانلود : 979
خداوند متعال برای هدایت بشر از شیوه های مختلفی بهره جسته است. یکی از این شیوه ها، بیان سرگذشت پیامبران در قالب داستان های قرآن است. داستان حضرت آدم(ع) از جمله داستان های کوتاه قرآنی است که خداوند به زیبایی و با بیانی شیوا در سوره های مختلف آن را به تصویر کشیده است. نشانه معناشناسیِ گفتمان فرآیندی جهت مند است که در آن نشانه ها با توجه به هستی خود از موقعیتی ویژه برخوردار می شوند همین امر نشانه ها را عاطفی، فرهنگی و حسی _ادراکی می سازد و در نهایت مجموعه این عناصر در فضای گفتمان، فرآیند انتقال معنا را فراهم می سازند. این مقاله با بهره گیری از رویکرد نشانه_معناشناسی، و با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی و تطبیق بُعد عاطفی در نظام های نشانه ای آیات مربوط به داستان حضرت آدم (ع) و چگونگی شکل گیری فرآیند گفتمان عاطفی پرداخته است. هدف پژوهش حاضر دریافت معنا در سطوح متفاوت گفتمان عاطفی و تعامل میان ابعاد حسی_ادراکی و عاطفی است. درنتیجه؛ تحلیل نشانه_معناشناسی گفتمان عاطفی آیات داستان حضرت آدم(ع) نشان می دهد که مهم ترین سازوکارهای عاطفی که در نشانه های این داستان به چشم می خورد افعال مؤثر، آهنگ و نمود، صحنه های عاطفی یا صحنه پردازی عاطفی و کنش زایی است. تعامل میان افعال مؤثر در گفتمان این داستان راه را برای ایجاد فضای عاطفی یا تولید بار عاطفی فراهم می سازد در نتیجه شاهد شکل گیری فضای عاطفی اندوه، تأسف، تمرد و اغوا هستیم. همچنین کوبش موسیقیایی که در این گفتمان با آن مواجه هستیم در جسم شوش گر احساس سنگینی و اندوه را به وجود می آورد و در نتیجه همین احساس است که فضای عاطفی افسوس را بر گفتمان حاکم می سازد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان