امیر راستین طرقی

امیر راستین طرقی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

واکاوی معنای بازگشت در معاد بر اساس تفسیر انکشافی از حرکت جوهری نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معاد رجوع انکشاف نفس ملاصدرا حرکت جوهری ظهور و بطون اجمال و تفصیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
به کارگیری واژگانی همچون عود و رجوع در باب حیات اخروی انسان، حکایت از اساسی بودن مفهوم «بازگشت» در این انگاره قرآنی و اسلامی دارد. متکلمان و اندیشمندان مسلمان نیز با توجه به همین امر، مباحث آخرت شناسی را مباحث مربوط به معاد نامیده اند. مسأله مهمی که در اینجا رخ می نماید پرسش از چرایی و چگونگی این بازگشت است: نقطه نهایی سیر انسان با نقطه آغازین آن اگر عیناً یکی نیست، پس تعبیر بازگشت چه معنای خردپذیری می تواند داشته باشد؟ و اگر نهایت انسان با بدایت او عیناً یکی است و انسان بازگشته عیناً همان انسان ابتدایی است، پس غرض و فایده این جدا شدن از بدایت و اقدام به سیر وجودی چه می تواند باشد؟ پژوهش حاضر سعی دارد تا با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نشان دهد که مفهوم بازگشت در سیر وجودی انسان می تواند بر اساس یکی از مبانی نفس شناسانه ملاصدرا یعنی نظریه انکشاف نفس محمل مناسبی یافته و تبیینی خردپذیر داشته باشد. بر اساس دیدگاه انکشاف نفس، تحولات جوهری و سیر وجودی نفس به معنای خروج از قوه به فعلیت و کسب کمالات بیگانه با نفس و اضافه شدن آنان از بیرون بر نفس نیست، بلکه نفس در اثر تحولات جوهری همان کمالات و فعلیتهای مکنون در خود را از باطن به ظهور و از اجمال به تفصیل می رساند. بر این اساس، نفس بازگشته از حیث اصل حقیقت وجودی، عین نفس ابتدایی است و از حیث اظهار و تفصیل کمالات وجودی اش، متفاوت با آن و هدف آفرینش نیز همین اظهار و تفصیل کمالات وجود انسان است. این خوانش صدرایی از معاد نسبت به دیدگاه های رقیب از جمله رویکرد معطوف به بدن و رویکرد عام وجودی تفسیر روشن تری از بازگشت و رابطه بدایت و نهایت به دست می دهد.
۲.

امکان سنجی تأسیس فلسفه وحیانی براساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه وحیانی گزاره های وحیانی شهود نبوی حکمت متعالیه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۲
پیوند عمیق میان گزاره های وحیانی و فلسفی ازسوی فیلسوفان مسلمان پذیرفته شده است؛ اما درباره اتخاذ گزاره های وحیانی برگرفته از شهود نبوی به عنوان معیاری فلسفی برای سنجش حقیقت دیگر گزاره ها و نیز منبعی یقینی برای اخذ گزاره ها و به کارگیری آن ها به عنوان مقدمات برهان چندان اتفاق نظر نبوده است. با توجه به اهتمام ملاصدرا در به کارگیری گزاره های وحیانی در نظام حکمت متعالیه، پژوهش حاضر با روش تحلیلی استدلالی به این دغدغه مهم توجه کرده است. دستاوردهای این پژوهش نشان خواهد داد که نه تنها امکان بهره مندی از شهود وحیانی و گزاره های متخذ از آن در فرایند فلسفه ورزی وجود دارد؛ بلکه براساس برخی از مبانی حکمت صدرایی مانند «اصالت وجود»، «انحصار شناخت حقیقت وجود در راه شهود»، «اصالت علم حضوری در نظام حکمت صدرایی» و «اعتبار معرفتی گزاره های وحیانی به مثابه شهودات خطاناپذیر»، امکان ارائه سازوکاری عقلانی برای تأسیس نظامی فلسفی بر پایه گزاره های وحیانی وجود دارد. تأسیس این نظام فلسفی که می توان آن را «فلسفه وحیانی» نام نهاد، دستاوردهای شایان توجهی برای سنت تفکر عقلی اسلامی در پی خواهد داشت که از جمله آن ها می توان به تنوع در روش های فلسفه ورزی، ارائه رویکردی جدید در هماهنگی عقل و نقل، گسترش و تنوع در مسائل فلسفی و فراهم کردن بستری مناسب برای تحقق فلسفه دین متعالیه و فلسفه دین تطبیقی اشاره نمود.
۳.

تبیین مسئله فلسفی دعای مستجاب بر اساس مدل استجابت انکشافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دعای مستجاب تغییرناپذیری تأثیرناپذیری ملاصدرا فلسفه دین استجابت انکشافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
دعا و عرض حاجت به خداوند، که اصالتاً مفهومی دینی است، همواره از ابعاد گوناگون فلسفی، اخلاقی، معرفت شناختی و زبان شناختی محل تأمل و پرسشگری متکلمان و فیلسوفان، به ویژه فیلسوفان دین، بوده است. نوشتار کنونی، مشخصاً با تکیه بر مفهوم دعای مستجاب، به بررسی یکی از مهم ترین چالش های فلسفی فراروی آن یعنی تبیین سازگاری دعای مستجاب با صفات الهی تغییرناپذیری و تأثیرناپذیری می پردازد. این مهم بر اساس مبانی و اصول حکمت صدرایی صورت می پذیرد، زیرا ظرفیت های موجود در این نظام فلسفی این امکان را فراهم می کند تا به روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مدلی نو و تبیینی جدید از مسئله استجابت دعا به نام «استجابت انکشافی» مطرح شود. در مدل پیشنهادی، تأثیرپذیری و تغییرپذیری خداوند در فرآیند استجابت دعا مستلزم خروج از قوه به فعل نبوده بلکه از سنخ تبدیل بطون به ظهور و یا اجمال به تفصیل است. علاوه بر این تأثیر دعای بندگان بر تصمیم خداوند از وجه فقر وجودی و نیاز محض تبیین شده است که نقش مهمی در حفظ تمایز میان خالق و مخلوق در عالی ترین سطح دارد. برخورداری از مبانی مدلل عقلی، ارائه مدلی سازگار با فهم عرفی از استجابت دعا، و نیز خوانشی متناسب با ساحت الهی از استجابت دعا سبب شده است تا مدل یادشده در مقایسه با مدل های پیشنهادی الهیات اسلامی و مسیحی از مزایای بیشتری برخوردار باشد و با برخورداری از قوّت تبیین فلسفی در برابر چالش های موجود در فلسفه دین تاب آوری بیشتری از خود نشان دهد.
۴.

نظریه استفان دیویس در تبیین مسئله اینهمانی شخصی بر اساس اراده الهی و تحلیل انتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراده الهی استفان دیویس اینهمانی شخصی عدم موقت فیزیکالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۱
مسئله اینهمانی شخصی و معیارهای تداوم وجودی انسان به لحاظ نقش مهمی که در فرجام انسان ایفا می کند مورد توجه ویژه الهیدانان است. ایرادات و نقدهایی که در حوزه فلسفه دین و فلسفه ذهن بر امکان تحقق اینهمانی شخصی وارد شده است سبب شده تا به نظر برخی تبیین پیوستگی وجودی میان فرد دنیوی و شخص رستاخیزیافته در زندگی پس از مرگ امکان پذیر نباشد و نظریاتی همچون شبیه ترین فرد جایگزین اینهمانی شخصی شود. این نظریات برخی از متألهان مسیحی مانند استفان دیویس را بر آن داشته است تا در برابر این نوع از ایرادات و تردیدها به دفاع از امکان تداوم اینهمانی شخصی بپردازند. دیویس در مقابل نقدهایی که در فضای دانش هایی چون فلسفه دین و فلسفه ذهن بدون توجه به مبانی الهیاتی این مسئله مطرح شده است از موضعی درون دینی و بر اساس «اراده مطلق الهی در حفظ اینهمانی شخصی» به تبیین این مسئله پرداخته و تلاش کرده است تا در این تبیین نشان دهد در حل مسئله اینهمانی شخصی و پاسخ به نقدهای آن لازم است به مبانی الهیاتی این مسئله توجه شود. در این پژوهش تلاش شده است تا از رهگذر مطالعه توصیفی تحلیلی آثار دیویس به نقد و بررسی این نظریه و میزان توفیق او در روش شناسی استفاده از مبانی الهیاتی در پاسخ به مسائل فلسفه دین و ذهن پرداخته شود.
۵.

تبیین پیوستار وجودی و این همانی شخصی بر مبنای اشتداد وجودی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: این همانی شخصی پیوستار وجودی ملاصدرا حرکت اشتدادی رستاخیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۳
سخن گفتن از زندگی پس از مرگ برای انسان زمانی خردپذیر است که انسانِ پس از مرگ با فرد دنیایی وحدت شخصی و این همانی وجود داشته باشند. از سوی دیگر، چون هویت انسان در دنیا همراه با حیثیتی جسمانی است(یا بر اساس دیدگاه های ماده گرایانه، اساساً هویتی جسمانی است)، تبیین استمرار حیات پس از مرگ و رستاخیز انسان، در گرو حضور بعد جسمانی او و به عبارتی وامدار تبیین نوعی رستاخیز جسمانی است. آموزه های ادیان الهی نیز بر چنین رستاخیزی تأکید دارند. نوشتار حاضر، بر اساس روش گزارشی-تحلیلی، ضمن مروری بر مهمترین روایتهای الهی دانان مسیحی از تبیین این همانی شخصی انسان در جهان پسین و نقدهای فیلسوفان دین بر این دیدگاه ها، بر آن است تا بر اساس خوانشی ویژه از برخی مبانی حکمت متعالیه و سخنان صدرالمتألهین، به معرفی و تببین نظریه ای متفاوت از این همانی شخصی بپردازد. به نظر می رسد نظریه پیوستار وجودی و این همانی شخصی انسان بر مبنای اشتداد وجودی بدن، ضمن مصونیت از عمده اشکالات مربوط به سایر مدلها، از ظرفیتها و مزایای بیشتری نیز برخوردار است.
۶.

مبانی و شواهد نظریه انکشاف نفس در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انکشاف نفس علم ملاصدرا اجمال و تفصیل ظهور و بطون قوه وفعل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۶
بنا به دلایلی، کشف دیدگاه نهایی ملاصدرا در مسائل گوناگون حِکمی نیازمند دقت و حوصله فراوان است. در باب نحوه پیدایش و بسط علم انسان نیز گرچه دیدگاه های گوناگونی قابل طرح است، اما نظریه ای که هم شواهد متنی روشنی آن را تأیید می کند و هم برآمده از مبانی ویژه حکمت صدرایی است، دیدگاه انکشاف نفس است. در این دیدگاه، استکمال نفس به معنای دریافت کمالات بیگانه با نفس از بیرون و اضافه شدن آنها بر نفس نیست، بلکه نفس حقیقتی بسیط است که به امداد الهی و در اثر حرکت جوهری اشتدادی، پیوسته آنچه را در نهان خویش به نحو مُجمَل دارد به گونه مفصل آشکار می سازد. در فرآیند تحولی معرفت نیز کمال علمی از بیرون بر نفس افزوده نمی شود، بلکه از درون می جوشد و در حقیقت، وجود نفس بر خودش منکشف می گردد. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی و بر اساس مراجعه به منابع کتابخانه ای، نشان می دهد که بسیاری از مبانی ویژه حکمت صدرایی با تفسیرهای رایج از تحول نفس-که در آنها سخن از خروج از قوه به معنای نداری به فعلیت به معنای دارایی است- سازگار نبوده و این مبانی خوانشی نو از تحول اشتدادی نفس به ویژه در حوزه معرفت و ادراک را می طلبد. در کنار اشارات روشن و بلکه تصریحات متنی، برخی مبانی همچون اصالت، بساطت، تشکیک(در مظاهر) وجود، عدم ناپذیری وجود، مظهر بودن همه ادراکات برای نفس، اتحاد نفس با مفیض کمال علمی(عقل فعال)، کینونت سابق نفس، معاد جسمانی صدرایی و معنای صحیح قابلیت نفس در ادراک، ما را به نظریه انکشاف نفس رهنمون می سازد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان