سید رضا موسوی فرد

سید رضا موسوی فرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی رابطه بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مشتریان فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه

کلید واژه ها: بازاریابی دیجیتال نوآوری محصول وفاداری به برند فرآورده های لبنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مشتریان فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر روش آماری از نوع همبستگی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و ابزار موردنیاز فیش برداری است. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان شرکت فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر می باشد. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار موردنیاز استفاده از پرسشنامه های بازاریابی دیجیتال (محقق ساخته)، وفاداری به برند کریستالیس و چریسچو (2013) و نوآوری محصول پالادینو (2008) است. روش تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS26 است. همچنین جهت مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS24 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که میان بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین میان بازاریابی دیجیتال و وفاداری به برند ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در نهایت میان نوآوری محصول و وفاداری به برند ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین شاخص های برازندگی برای تمام فرضیه ها و متغیرها در سطح مطلوب و مناسبی به دست آمد که نشان دهنده این است که مدل فرضیه کلی پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. نتایج نشان داد که رابطه میان بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مورد تأیید می گردد.
۲.

تأثیر رهبری تحول آفرین بر تاب آوری سازمانی با نقش واسطه ای رفاه ذهنی در پلیس +10 شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رهبری تحول آفرین تاب آوری سازمانی رفاه ذهنی پلیس +10 شهر کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۶
مقدمه: تاب آوری سازمانی یک موضوع روان شناختی است که با کارایی و عملکرد کارکنان گره خورده است که از طریق رهبری تحول آفرین به واسطه عاملی کلیدی با عنوان رفاه ذهنی می توان آن را بهبود بخشید. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر تاب آوری سازمانی با نقش واسطه ای رفاه ذهنی در پلیس +10 شهر کرمانشاه است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی از نوع علی است. حجم نمونه شامل 157 نفر از کارکنان پلیس +10 در شهر کرمانشاه بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های رهبری تحول آفرین باس و آولیو (2000)، تاب آوری سازمانی پرایاگ و همکاران (2018) و رفاه ذهنی (محقق ساخته) بود. تحلیل داده ها با آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آزمون کلموگروف- اسمیرنوف با استفاده از نرم افزار SPSSver.26 و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Amos24 انجام گرفت. یافته ها: رهبری تحول آفرین بیش از یک سوم (34 درصد) از تغییرات تاب آوری سازمانی را پیش بینی می کند. همچنین رهبری تحول آفرین به میزان 35 درصد رفاه ذهنی کارکنان را تبیین و تفسیر می کند. درنهایت رفاه ذهنی به میزان 23 درصد تغییرات تاب آوری سازمانی را پاسخ داد. یافته های حاصل از فرضیه کلی پژوهش با استفاده از آزمون سوبل نشان داد که رهبری تحول آفرین از طریق متغیر رفاه ذهنی بر تاب آوری سازمانی اثر معنادار و مثبتی دارد. بحث: برای بهبود تاب آوری سازمانی می توان از رهبری تحول آفرین بهره جست که به واسطه رفاه ذهنی این امر تسریع بیشتری می یابد.
۳.

تأثیر سرمایه فکری و رهبری استراتژیک بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش تعدیل کنندG اخلاق حرفه ای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه فکری رهبری استراتژیک رفتار شهروندی سازمانی اخلاق حرفه ای کارکنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۱
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه فکری و رهبری استراتژیک بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش تعدیل کننده اخلاق حرفه ای کارکنان در اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی از نوع علّی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 304 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار موردنیاز استفاده از پرسشنامه های سرمایه فکری بونتیس (1998)، رهبری استراتژیک لیر (2012)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1988) و اخلاق حرفه ای محقق ساخته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از دو نرم افزار Spss26 و Amos24 بود. یافته ها نشان داد که سرمایه فکری بر رفتار شهروندی سازمانی به میزان 66 درصد تأثیر معنادار و مثبتی دارد. رهبری استراتژیک به میزان 46 درصد تغییرات رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی نمود؛ همچنین نقش تعدیل کننده اخلاق حرفه ای کارکنان بین سرمایه فکری و رهبری استراتژیک با رفتار شهروندی سازمانی مورد تأیید قرار گرفت که میزان تعدیل کنندگی این متغیر به ترتیب برابر با 5 درصد و 2/3 درصد بود. نتایج نشان داد که سرمایه فکری بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر بیشتری را نسبت به رهبری استراتژیک دارد. لذا توجه بیشتر به سرمایه فکری در جهت بهبود رفتار شهروندی سازمانی در سازمان امری ضروری می باشد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان