فریدون شکیبانیا

فریدون شکیبانیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

اثربخشی نقاشی درمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر دارای اختلال خواندن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نقاشی درمانی خودکارآمدی کیفیت زندگی اختلال خواندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر دارای اختلال خواندن انجام گرفته است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش-آموزان پایه های پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آنان تعداد 30 نفر که دارای اختلال خواندن بودند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15نفر). آزمودنی های گروه آزمایشی طی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش نقاشی درمانی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) و کیفیت زندگی (وار و همکاران، 1996) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل بیانگر افزایش معنی دار نقاشی درمانی بر خودکارآمدی آزمودنی های گروه آزمایشی بود (001/0>P)، اما بر کیفیت زندگی تأثیر معنی داری مشاهده نشد (63/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت نقاشی درمانی یک روش مؤثر در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان دارای اختلال خواندن است.
۲.

«همه روان انگاری» تامس نیگل به عنوان مبنایی برای رویکرد «عصب-تربیت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصب - تربیت فیزیکالیسم تامس نیگل همه روان انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
این پژوهش به بررسی دیدگاه تامس نیگل درباره ی همه روان انگاری می پردازد تا معلوم دارد که آیا این رویکرد در مقایسه با رویکردهای فیزیکالیستی مبنای مناسب تری برای رویکرد عصب-تربیت است یا خیر. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. مبنای فیزیکالیستی رویکرد عصب-تربیت به جای حل مسأله رابطه ذهن و بدن و همچنین تبیین حالات ذهنی، با طرح دیدگاه های حذف گرایانه و تقلیل گرایانه و حذف صورت مسأله و بدون توجه به ویژگی های پدیداری و اول شخص ذهن (با حذف یا تقلیل آگاهی پدیداری به رخدادها و فرایندهای مغزی) از منظر عینی و سوم شخص به حالات ذهنی نظر می کند. نیگل تصور بیرونی/عینی از جهان را ناتمام می داند و به منظور پر کردن شکاف تبیینی ذهن و بدن، و تبیین خاستگاه آگاهی و عقل، «همه روان انگاری» را پیش فرض می گیرد. رویکرد همه روان انگاری تامس نیگل در مقایسه با رویکردهای فیزیکالیستی، برای حوزه کلی تعلیم و تربیت، و بخصوص برای حوزه ویژه یاددهی-یادگیری، از جهت توجه به کلَیت وجود آدمی و ذهنیت و عینیت درهم تنیده ، مناسب تر می باشد. با این همه، از آنجایی که همه روان انگاری نیگل در مواجهه با مسأله ترکیب تبییین مناسب به دست نداده است، نمی تواند یک راه حلِ فاقد اشکال در تبیین علیَت ذهنی و آگاهی باشد و در نتیجه رابطه ذهن و بدن همچنان به عنوان یک مسأله سخت گشوده باقی می ماند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان