احسان بیطرف

احسان بیطرف

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

ارزیابی جایگاه حیاط در معماری بیوفیلیِ خانه های اقلیمی سنتی؛ نمونه موردی: اقلیم سرد و خشک

نویسنده:

کلید واژه ها: معماری بیوفیلی معماری اقلیمی اقلیم سرد و خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۸۳
معماری بومی ایران بیش از هر عامل دیگری، تحت تاثیر عوامل محیطی و زیست محیطی ناشی از دوستی با طبیعت و ارتباط با آن شکل (بیوفیلی) گرفته است. همچنین اقلیم به عنوان یک عامل تعیین-کننده موجب پدیدآمدن گونه های متفاوت معماری در مناطق اقلیمی خاصه اقلیم سرد و خشک مختلف شده است. مساله اصلی در این پژوهش بررسی «جایگاه عناصر اقلیمی حیاط در معماری بیوفیلیِ خانه های اقلیمی سنتی در منطقه سرد ایران» است. نتایج این پژوهش حاصل بررسی ساختار کالبدی و تحلیل معیارهای اقلیمی در نمونه های انتخاب شده در میان اقلیم های منطقه سرد ایران بوده که بصورت گونه های مختلف حیاط در این منطقه ارائه شده است. لذا تعداد 30 بنا در مقایسه اقلیم سرد در شهرهای منتخب با روش خوشه بندی K- mean انتخاب و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ساختار واحدی در الگوی حیاط در این اقلیم سرد دیده می شود تاثیری اساسی در ارتباط با طبیعت و زیست بوم (نور، هوا، گونه های گیاهی و ارتباط با طبیعت) داشته و دارد. مقایسه فرم حیاط و قرارگیری چند توده ساختمانی در ضلع های مختلف آن نشان می دهد که تفاوت شرایط فصلی موجب تغییر محل کاربری مسکونی در هر دو اقلیم می شود که قصد دارد تا نوعی سازگاری اقلیمی- بیوفیلیک را رقم بزند. بزرگ بودن سطح توده ساختمانی در ضلع رو به آفتاب (ضلع شمال) در اقلیم سرد نشان دهنده سازگاری با شرایط فصلی و بهره گیری از تابش آفتاب در زمستان بسیار سرد و طولانی این منطقه است، در ضمن نحوه کاشت گیاهان بطور غالب در این جبهه نیز نشان از تمایل بیوفیلیک به طبیعت در الگوهای شکل گیری حیاط در این اقلیم دارد.
۲.

ارزیابی فضاهای سبز شهری و طبیعت از دید شهروندان زن؛ نمونه موردی: شهر کرمان در سال 1401

نویسنده:

کلید واژه ها: فضاهای سبز شهری معیارهای ارزیابی سنجش شهروندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۳
فضاهای سبز شهری را گونه ای از اکوسیستم های محیطی می دانند که دارای بازدهی اجتماعی و اکولوژیکی بشمار می آیند و عرصه ای را برای تعاملات اجتماعی و مراودات شهروندی بوجود می آورند. التفات به فضاهای شهری در قالب ارزیابی کیفی، گونه ای بازنگری را در این فضاها شکل می دهد تا با افزایش مطلوبیت از دید شهروندان، امکان افزایش رضایت مندی شهروندی و شکل گیری سرمایه اجتماعی در ساختار شهری را فراهم کند. در این میان سنجش شاخص ها و ارزیابی فضاهای سبز شهری از دید شهروندان از آن جهت مهم می نماید که رویکردهای جدید شهرسازی، شهروندان را جزیی اساسی در فرایند تولید برنامه می-دانند. بر این اساس ارزیابی کیفی فضاهای سبز شهری و بازنگری در برنامه ریزی این فضاها، ضرورت آمایش فضاهای سبز شهری را یاداوری می کند. بر این اساس پرسشنامه ای تدارک دیده شد و در محدوده شهر کرمان از 384 نفر، اقدام به نمونه گیری و جمع آوری اطلاعات گردیده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که فضاهای سبز شهری، بایستی مورد بازنگری کیفی، بهسازی و نوسازی قرار گیرد که در این میان سرانه فضای سبز، مکان قرارگیری و تسهیلات بهداشتی و خدماتی پارک ها، دارای جایگاهی نامطلوبی در مطلوبیت این فضاها بشمار می روند.
۳.

بومی سازی اصول معماری اکولوژیک و بیوفیلیک در طراحی مجتمع های مسکونی ایران در راستای ارتقای کیفیت آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری مسکونی بیوفیلیک اکولوژیک کیفیت محیط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۲۱۱
گسست از طبیعت و نظام های طبیعی در جریان زیست روزمره ی انسان شهرنشین یکی از دغدغه های مهم دوران معاصر تلقی می شود. فضاهای معماری و شهری، می بایست عرصه ای بی بدیل برای تماس بی واسطه با دنیای طبیعی باشند، دنیایی که در بستر طبیعت بکر زاده می شود و مجموعه ای از عوامل و فرآیندهای طبیعی را دربرمی گیرد؛ اما متاسفانه دنیای کنونی، به علت دوری از اکوسیستم و فرآیندهای طبیعی، پیامدهایی جز مشکلات متعدد زیست محیطی، فضای شهری بی روح و حضور معماری هایی که با نیازهای طبیعی انسان هیچ انطباقی ندارند را برای انسان ها درپی داشته است. یکی از فضاهای حائز اهمیت معماری که کیفیت فضایی آن در طی فرآیند معاصرسازی و صنعتی شدن دچار آسیب جدی گردیده است، مسکن می باشد. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، چرا که مسکن به عنوان یکی از نیازهای اولیه هر انسان و در واقع یکی از نیازهای اساسی وی پس از خوراک و پوشاک، مطرح می باشد؛ لذا توجه به مسکن نه فقط به عنوان یک سرپناه، بلکه به عنوان فضایی که بتواند شرایط لازم را برای رشد فردی هر یک از افراد خانواده فراهم آورد و هم چنین نیازهای روحی و روانی آنان را مرتفع سازد حائز اهمیت است. یکی از راهکارهای ارتقای کیفیت محیط های مسکونی عصر حاضر بهره گیری از معماری هایی نوینی چون اکولوژیک و بیوفیلیک می باشد؛ این معماری ها به جهت پیوند و ارتباطی که با طبیعت دارند، می توانند پاسخ گوی نیازهای روحی و روانی انسانِ معاصر باشند و تا اندازه ای شرایط مطلوب و مناسب را برای زندگی متقاضیان مسکن فراهم سازند. روش مورد استفاده در این پژوهش بر حسب هدف، روش تحقیق کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی آن ها بوده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با بومی سازی اصول جهانی معماری اکولوژیک و بیوفیلیک بر اساس مولفه های کیفی مسکن در ایران و بکارگیری این اصول بومی در روند طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی داخلی می توان وضعیت کیفی آن ها را ارتقا بخشید و شرایط مناسب و مطلوب تری را برای ساکنین این مجتمع ها فراهم ساخت.
۴.

نگرش بیوفیلیک رویکردی در ارتقا سطح کیفی محیط زندگی ساکنان مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری مسکونی بیوفیلیک طبیعت انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
اتصال محکم زندگی انسان و طبیعت به عنوان عنصر ذاتی و فطری، این تصور بشر برای فرار از تحت سلطه بودن سیستم های حیات به وسیله ی پیشرفت بشریت و فن آوری های نوین به شکلی که توانایی تغییر و انتقال بنیادین جهان طبیعت را داشته باشد را زیر سوال برده است و به تبع این توهم نابخردانه معماری ای را ایجاد کرده که تراکم شدید ساختمان ها و فروپاشیدن محیط طبیعی اطراف و جدایی مردم از اکوسیستم و فرآیندهای طبیعی را به دنبال داشته است. در دنیای کنونی افزایش بی رویه جمعیت شهرها از یک سو و توسعه بی ضابطه از سوی دیگر و هم چنین صنعتی شدن بدون توجه به آسایش و سلامت افراد در فضاهای مسکونی، جوامع بشری را در معرض بحران قرار داده است. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی از نخستین مسایلی است که بشر همواره برای دگرگونی مناسب و معقول آن در تلاش است. هدف از ساختن فقط تولید نیست بلکه کاربری آن مدنظر است؛ و کیفیت نقش مهمی را در کسب رضایت متقاضیان مسکن دارد. ارتقای کیفیت مجتمع های مسکونی، یکی از عوامل تأثیرگذار بر مطلوبیت محیطی در نظر گرفته می شود که می تواند کیفیت زندگی و رضایت مندی ساکنین مجموعه های مسکونی را تحت تأثیر قرار دهد. باور بنیادین این پژوهش بر آن است که بشر به عنوان یک گونه ی زیستی، همواره پیوندی غریزی و فطری بین انسان ها و دیگر سیستم های حیات را برای خود قائل است، با تشخیص نیاز فطری انسان برای برقراری ارتباط با طبیعت به همراه پایداری و استراتژی های جهانی طرحی برای خلق محیط هایی که تضمین کننده کیفیت زندگی و معماری سبز باشد را در پی داشته است. روش مورد استفاده بر حسب هدف، روش تحقیق کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی آن ها بوده است، نتایج حاصل از پژوهش مبین این موضوع است که با ایجاد ارتباط بین انسان و طبیعت می توان به یک فضا، با کیفیت مطلوبی دست یافت و ارتقای کیفیت محیط زندگی نیز به معنای عرضه پاسخ های مناسب و متنوع از طریق محیط، به نیازهای متفاوت فیزیولوژیکی و روان شناختی کاربران آن فضاست.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان