مقایسه اجتماعی، طلاق عاطفی و نقش رسانه ها در میان زنان متأهّل شهر شیراز و دلالت های آن بر دوام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق عاطفی در زندگی زناشویی می تواند موجب اختلال در تداوم روابط بین زوجین و نهایتاً بروز طلاق قانونی گردد. خانواده هایی که دچار این پدیده می شوند بسیاری از کارکردهای خود را از جمله فرایند جامعه پذیری کودکان که لازمه تداوم و توسعه یک جامعه سالم است از دست می دهند. این پدیده با عوامل مختلفی در ارتباط است. مطالعه حاضر رابطه مقایسه اجتماعی و طلاق عاطفی را با توجّه به رسانه های جمعی مورد بررسی قرار داده است. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از دیدگاه کالینز و خودآگاهی عینی بوده است. روش و داده ها: این مقاله به روش پیمایش انجام شده و نمونه مورد مطالعه 800 زن متأهّل در 11 منطقه شهر شیراز بودند که با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش طلاق عاطفی، از طیف گاتمن استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج، بیش از 39 درصد پاسخگویان دارای طلاق عاطفی متوسط و بالا بوده اند. یافته های مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد که به ترتیب متغیرهای میزان حضور شوهر در خانواده، مقایسه شوهر با دیگران، مقایسه پاسخگو با دیگران توسط شوهر و میزان تحصیلات شوهر توانسته اند نزدیک به 33 درصد تغییرات طلاق عاطفی را تبیین کنند. بحث و نتیجه گیری: یکی از عوامل تأثیرگذار بر طلاق عاطفی، مقایسه هایی است که زوجین انجام می دهند. رسانه های جمعی، اعم از تلویزیون، ماهواره و شبکه های اجتماعی از عوامل تأثیرگذار بر رابطه مقایسه اجتماعی و طلاق عاطفی هستند. پیام اصلی: طلاق عاطفی یکی از آسیب های جدّی خانواده ها و به تبع آن جامعه است. این پدیده اگر به خوبی کنترل و کاهش پیدا نکند، می تواند داوم خانواده را تحت تأثیر قرار داده و تبعات جدّی برای اعضای آن به همراه داشته باشد.