نمودِ کهن الگویِ پیرِ دانا و رؤیا در منظومه هایِ حماسیِ بهمن نامه و فرامرزنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
166 - 145
حوزه های تخصصی:
«کهن الگو» یکی از اصطلاحات بنیادین در روان شناسی کارل گوستاو یونگ است که در ناخودآگاه فردی و جمعی نوع بشر حضور دارد. هنر و ادبیّات، یکی از نمودگاه های اصلی ناخودآگاه بشری است. در شعر کهن فارسی، به ویژه منظومه حماسیِ بهمن نامه و فرامرزنامه، کهن الگوها ازجمله کهن الگوی «پیرِ دانا» برای تحقّقِ منظور یا غرضی خاص در حماسه حضور می یابد که نگارندگان در پژوهشِ پیشِ رو با استناد به دو منظومه حماسی، به توصیف و تحلیل آن می پردازند. پژوهندگان بر آن اند به این پرسش پاسخ دهند که کهن الگوی پیر دانا، به چه اَشکالی در دو اثرِ یادشده ظاهر شده است؟ چنان که از نتیجه تحقیق برمی آید، گاهی شخصیت های شناخته شده به مانند زال، رستم و گرشاسپ، به حقیقتی که در آینده ممکن است رخ دهد، واقف می شوند و در نقشِ پیر دانا، نزدیکان خود را از آن رخدادِ در پیش آگاهی می بخشند. گاهی هم کسی همچون بهمن که تابعِ «نهادِ» خود است، در رؤیا با کسانی مانند فریدون، سیاوش و کیخسرو روبه رو می شود و آنان در نقش پیرانِ دانا، با تهدید او را از بدی بر حذر می دارند. در مواقعی هم پیر دانا به عنوان پشتیبانِ پنهان، رخدادی تمثیلی را به تصویر می کشد تا مخاطبش را از کاری نادرست بر حذر دارد. گاهی هم او در هیأت پرنده یا خواب گزاری پیش گو آشکار می شود و رستگاری مخاطبش را رقم می زند. نکته قابل تأمّل این است که در همه موارد، رؤیا نقشی اساسی دارد و به طورکلی، پیر دانا در سوگیری های کنش شاهان و پهلوانان و تغییر مسیر حماسه، اثراتی مطلوب و تأثیرگذار به جای می نهد.