دانش آفرینی در صنعت بیمه: شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدل بر مبنای رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه صنعت بیمه نقش قابل ملاحظه ای در شکوفایی اقتصاد ایفا می نماید، بنابراین توجه به خلق دانش می تواند در افزایش ضریب نفوذ بیمه نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدلی جهت دانش آفرینی در صنعت بیمه، با تأکید بر نقش مشتریان می باشد. روش شناسی: روش مورداستفاده در پژوهش، رویکرد آمیخته است. به منظور شناسایی مؤلفه های پژوهش، نخست رویکرد کیفی گراندد تئوری مورداستفاده قرار گرفت. بدین منظور مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با منتخبی از خبرگان صنعت بیمه صورت گرفت که درنتیجه آن مؤلفه های پژوهش شناسایی و سپس سطح بندی شدند و درنتیجه، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. در مرحله بعد، بر اساس مدل به دست آمده، 9 فرضیه تدوین شد و به منظور آزمون فرضیه ها از روش کمّی حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمّی، شامل مدیران و کارشناسان 3 شرکت بیمه ایران، البرز و آسیا می باشد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد که بر این اساس 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تأیید هر 9 فرضیه پژوهش و بدین شرح بود که زیرساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر دانش محور بودن تأثیرگذار است. دانش محور بودن بر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان تأثیر دارد. علاوه بر این تأثیر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان بر مشتری مداری تأیید شد. همچنین تأثیر مشتری مداری بر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی تأیید شد. نتیجه گیری: تأثیر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی بر هم آفرینی دانش مشتریان مورد تأیید قرار گرفت.