علی بصیری نیا

علی بصیری نیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

شناسایی و رتبه بندی عوامل سیاسی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان افغان با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری (مورد مطالعه: کابل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت زنان مشارکت سیاسی عوامل اجتماعی عوامل سیاسی زنان افغان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 314 تعداد دانلود : 393
در هر جامعه ای به طور متوسط زنان نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند. نیمی از جمعیت فعال را و نیمی از جمعیتی که تأثیر بسزایی در رشد و ارتقا نسل آینده و به تبع آن توسعه ملی یک کشور را می تواند در پی داشته باشد. دراین بین عوامل سیاسی و اجتماعی جزو مهم ترین عواملی هستند که زمینه را برای حضور زنان در مشارکت سیاسی مهیا می کنند و یا موانعی برای حضور آنان می شوند. نقش زنان در مشارکت سیاسی یک جامعه و به ویژه جامعه کنونی افغانستان که نیازمند حضور و مشارکت بیشتر افراد متخصص جامعه و به ویژه آنکه درصد قابل توجهی از آن را زنان تشکیل می دهد.هدف از این مقاله شناسایی و رتبه بندی عوامل مهم سیاسی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان در افغانستان با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری می باشد. تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات توصیفی- میدانی می باشد که با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخت به جمع آوری داده ها پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان بالغ شهر کابل می شود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی با فرمول کوکران حجم نمونه 375 نفر برآورد شده اند. داده های به دست آمده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart-PLS تحلیل و سپس جهت رتبه بندی از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد عوامل سیاسی با ضریب 3.06 مورد تائید و با رتبه 1.27 در رتبه اول قرار دارد و عوامل اجتماعی با ضریب 4.76 مورد تائید و با رتبه 1.28 در رتبه دوم تأثیرگذاری بر مشارکت سیاسی زنان افغان قرار دارند.
۲.

بررسی موانع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر حضور سیاسی زنان در افغانستان با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 940 تعداد دانلود : 164
افغانستانِ پسا2001، وارد مرحله جدیدی از تأمین حقوق سیاسی زنان به ویژه در بُعد حقوقی شد. قانون اساسی جدید افغانستان که در بیست سال اخیر تدوین شده، اساساً حقوق زنان را به رسمیت شناخته و در کرامت انسانی و حقوق بشر، برای زنان جایگاه مساوی و برابر با مردان درنظر گرفته شده است. قانون اساسی افغانستان حقوق فرهنگی و سایر حقوق زنان را به رسمیت شناخته که این حقوق شاملِ حق آزادی بیان با سایر حقوق ملازمه آن؛ حق آموزش؛ حق والدین در انتخاب نوع آموزش که به فرزندانشان داده می شود؛ حق اقلیت ها برای مورد احترام واقع شدن به هویت، زبان، سنت و میراث فرهنگی شان و حق بهره برداری مساوی از میراث مشترک بشریت هستند؛ بنابراین هدف از انجام این تحقیق، بررسی، شناسایی و رتبه بندی موانع حضور سیاسی زنان در افغانستانِ پساطالبان است. تحقیق حاضر توصیفی- میدانی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان و فعالان سیاسی مرتبط با کنسولگری افغانستان در ایران، به تعداد 109 نفر است که براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و جدول مورگان، حجم نمونه 85 نفر برآورد شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که به ترتیب، موانع فرهنگی با ضریب 9/6، موانع اجتماعی 1/4، موانع سیاسی 2/3 و درنهایت موانع اقتصادی با ضریب 2/2 بر حضور سیاسی زنان افغان تأثیرگذار هستند. درنتیجه قانون اساسی و سایر قوانین، حقوق فرهنگ و سایر حقوق زنان را پذیرفته است؛ اما بسترهای تحقق آن فراهم نشده است و موانع و چالش های موجود، ریشه در سنت ها و فرهنگ سنتی افغانستان دارد که در بسیاری از موارد باعث عدم تحقق حقوق فرهنگی زنان شده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان