شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد (مطالعه موردی: بلاگرهای اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به منظور شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد سامان یافته است که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از پژوهش های کیفی است. جامعه آماری شامل خبرگان و افراد آگاه به امر بازاریابی محتوای دیجیتال، به ویژه بلاگرهای اینستاگرام است. حجم نمونه با اشباع نظری (۲۰ نفر) با استفاده از نمونه گیری هدفمند برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی و پایایی کار از معیارهای «گوبا» و «لینکن» که متشکل از چهار مفهوم جزئی تر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید، و اطمینان پذیری است، استفاده شد. برای کدگذاری از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای تجریه و تحلیل داده ها از روش نظامدار «استراوس» و «کوربین» با کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها مدل پارادایم یا الگوی مطلوب بازاریابی محتوای دیجیتال استخراج شد. نتایج به دست آمده به شناسایی ۶۲ کد محوری، ۲۱۶ شاخص (کدگذاری باز) و ۶ کدگذاری گزینشی منجر شد که ۷ پیشایند (مؤلفه اثرگذار) شامل انگیزه ها، هوش تجاری، تجربه مخاطب، ترجیحات و سلیقه ها، تحقیق و توسعه، خلاقیت، و تأثیرگذاران و ۱۱ پسایند (مؤلفه اثرپذیر) شامل رقابت پذیری، ارتباطات، اعتماد مخاطب، خلق ارزش برای مخاطب، ارتقای فرهنگ یادگیری الکترونیک، وفاداری و ترغیب به خرید، آگاهی از برند، سلامت برند، اثربخشی بازاریابی الکترونیک، تبلیغات دهان به دهان، و مشارکت را در برگرفت. افزون بر این، راهبردها، عوامل زمینه ای و موانع پیشِ روی بازاریابی محتوای دیجیتال نیز ارائه شد. از این رو، با توجه به نتایج پژوهش، توجه به یازاریابی محتوای دیجیتال برای برندسازی و جذب مخاطب و همچنین، وفادار کردن مخاطبانِ هدف باید مورد توجه بلاگرها و افرادی که کسب وکار آنلاین دارند، ضروری به نظر می رسد.