۳.
در این مقاله به بررسی جایگاه نقاشی فرشته نو اثر پل کله، هنرمند و نقاش سوییسی، در متون فلسفی والتر بنیامین فیلسوف آلمانی م یپردازیم. م یدانیم این نقاشی عزیزترین مایملک بنیامین بوده و نامش را در متون مختلف ذکر کرده است. او معانی و تفاسیری برای این نقاشی در نظر گرفته که در این مقاله به بررسی آنها می پردازیم. تفسیر این نقاشی در این مقاله با استفاده از روش های معمول نقد و تفسیر نقاشی نیست؛ نقاشی کله را صرفاً دالی در نظر م یگیریم که دلال تهایی آشکار و پنهان نزد بنیامین داشته و به افق دلالت های معنایی این نقاشی در متن آثار بنیامین م یپردازیم. محور این مقاله بررسی متون بنیامین است و آنچه او در متون مختلف به این نقاشی اطلاق کرده است. علاوه بر متونی از بنیامین که مستقیماً در آن اسم این نقاشی ذکر شده، از طریق مبانی فکری او به معانی پنهان این نقاشی می پردازیم. بنیامین در نهاده های فلسفه تاریخ، آن را فرشته تاریخ می نامد؛ در اجیسی لاوس سانتاندر آن را فرشته شیطان و با توجه به فلسفه زبان بنیامین و تفاسیر آگامبن از آن می توانیم فرشته بی زبان را تفسیر دیگری از این نقاشی در نظر بگیریم. این تحقیق، از نوع بنیادی و نظری است و روش انجام پژوهش، تحلیلی تفسیری و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است.