نقش واسطه ای باورهای انگیزشی در رابطه خودراهبری در یادگیری با کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمک طلبی تحصیلی به عنوان یک راهبرد یادگیری عمل می کند که توانایی های روان شناختی و انگیزشی دانش آموزان را ارتقاء می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای باورهای انگیزشی در رابطه خودراهبری در یادگیری با کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. همچنین 256 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های خود راهبری در یادگیری- (SDLQ) (فیشر و همکاران، 2001)، باورهای انگیزشی- (MSLQ) (پینتریچ و دی گروث، 1990) و کمک طلبی تحصیلی- (HSQ) (ریان و پینتریچ، 1997) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار Spss 22 و Lisrel 8.8 استفاده شد. شاخص های برازش نشان دهنده برازش قابل قبول داده ها با مدل اصلاح شده بود. نتایج نشان داد که خودراهبری در یادگیری به صورت مستقیم توانست کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر را پیش بینی کند (01/0 p<)، همچنین خودراهبری در یادگیری به صورت غیرمستقیم و باز طریق باورهای انگیزشی نیز توانست کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر را پیش بینی نماید (01/0 p<). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که راهبردهای خودراهبری در یادگیری و باورهای انگیزشی می توانند نقش مهمی در به کارگیری مهارت کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان داشته باشند. همچنین توجه به برنامه ریزی آموزشی با هدف ارتقاء این راهبردها در راستای درک و کنترل یادگیری، کسب تصمیمات کارآمد در مواجهه با مشکلات تحصیلی و پیشرفت در فرایند یادگیری دانش آموزان حائز اهمیت است.