نشانه شناسی رنگ ها در شعر محمد آدم بر پایه نظریه پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی نشانه های زبانی و ساختار دلالتی یکی از شیوه های نسبتاً نوین در مطالعه متون ادبی است که کنش های درونی، پیام ها و اغراض پنهان در لایه های ثانویه متن را بیان می کند. یکی از الگوهای مناسب برای نقد نشانه شناسی آثار ادبی، نظریه پیرس است که نشانه را به سه جزء بازنمون، موضوع و تفسیر تقسیم می کند. بر اساس این نظریه، مفهوم نشانه از ارتباط معنایی میان این سه جزء پدید می آید و واژگان، دلالت های ضمنی بسیاری در خود نهفته دارند که بازنمایی آن ها، مدلول و پیام اصلی شاعر را نمایان می کند. محمد آدم از شاعران نوگرای مصری است که عنصر رنگ در اشعار او بازتاب گسترده ای دارد و هر کدام از این رنگ ها دارای دلالت های شعری و بار معنایی متنوعی هستند که علاوه بر معنای حقیقی خود، معانی مجازی و شاعرانه بسیاری در خود پنهان داشته اند. این پژوهش در تلاش است تا بر اساس نظریه پیرس، فرایند شکل گیری نشانه ها در شعر محمد آدم را بررسی و داده های پنهان در رنگ ها را بیان نماید. نتائج تحقیق حاکی از آن است که نشانه های مربوط به رنگ سفید، سیاه و آبی احساساتی همچون اندوه، افسردگی، حس بیهودگی، ترس، بدبینی و سرگردانی را بیان می کنند. رنگ قرمز دیدگاه متناقض آدم نسبت به مقوله مرگ را نشان می دهد که بیانگر تغییر احساسات و نگرش شاعر نسبت به زندگی در دوره های مختلف عمرش است. همچنین مفهوم نشانه در اشعار آدم، در نتیجه پیوستار معنایی میان بازنمون، موضوع و تفسیر به وجود می آید.