تحلیل جامعه شناختی رمان «مرایا الجنرال» بر اساس نظریه ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد جامعه شناسی از شیوه های نقد ادبی است و نقد ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن یکی از زیر مجموعه های آن می باشد که به بررسی ارتباط و تشابه میان ساختار اثر ادبی و ساختار جامعه می پردازد. طارق بکاری، نویسنده مراکشی در رمان مرایا الجنرال با نگرشی تاریخی به مقوله های استعمار، ازخودبیگانگی فرهنگی و غرب زدگی و نفوذ نظام سرمایه داری در جهان عرب اشاره کرده است و اثرش ساختاری معنادار دارد. بنابراین پژوهش حاضر می کوشد بر اساس نظریه گلدمن، جهان بینی حاکم بر رمان مرایا الجنرال را بیان کند و تحولات سیاسی و اجتماعی بازنمایی شده مراکش را در متن این رمان نشان دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که متن رمان مرایا الجنرال بازتابی از ساختار جامعه مراکش در دهه هفتاد تا نود میلادی است که جهان بینی پنهان آن، نگرش انتقادی طبقه ای از روشنفکران چپ گرا و سوسیالیست مراکشی است که با تکیه بر آگاهی طبقاتی خود برای رسیدن به آزادی، علیه نظام استبداد در مراکش می شورند، ولی استعمار غرب و نظام سرمایه داری با ازخودبیگانگی و تفرقه میان مراکشی ها مانع از تحقق آگاهی آرمانی این طبقه می شود. در سطح فرهنگی مراکشی ها به خاطر کپی برداری از فرهنگ غربی، دچار تعارضات فرهنگی و ازخودبیگانگی شده و سبب رواج فساد اخلاقی و توسعه نفوذ بیگانگان شدند و در سطح اجتماعی؛ خفقان و نبود آزادی بیان، مراکشی ها را مأیوس و سرخورده می کند و مردم در فرایند اداره کشور به حاشیه رانده می شوند و در سطح سیاسی نیز استعمار حوزه نفوذ خود را توسعه داده و با سرنگون کردن یک دیکتاتور، دیکتاتور دست نشانده دیگری را جایگزین او می کند.