تبیین رابطه ی رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان نظامی با توجه به نقش مداخله گر فرهنگ اخلاقی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه تنها سازمان هایی موفق می شوند که بتوانند از تمامی ظرفیت منابع انسانی خود بهره ببرند و نقش توانمندسازی کارکنان را به خوبی ایفا نمایند. این مهم می تواند از طریق رهبری اخلاقی و توسعه فرهنگ اخلاقی در سازمان انجام شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش فرهنگ اخلاقی سازمانی در ارتباط بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان است.
روش: روش تحقیقاز نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع آمیخته(کیفی- کمی)است و در بخش کیفی از تحلیل محتوا و در کمی از همبستگیاستفاده نموده است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی خبرگان حوزه منابع انسانی یکی از دانشگاه های نظامی بودند که ده نفر به روش قضاوتی هدفمند از بین آنان انتخاب گردید و در بعد کمی نیز کلیه کارکنان به تعداد 270 نفر بوده که تعداد 160 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، سه پرسشنامه (یک پرسشنامه استاندارد توانمندسازی کارکنان و دو پرسشنامه محقق ساخته رهبری اخلاقی و فرهنگ اخلاقی سازمان) بوده است. داده های تحقیق در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا و در بخش کمی با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شده اند.
یافته ها: ابتدا شاخص ها و مولفه های تحقیق شناسایی و سپس مشخص گردید که ارتباط بین رهبری اخلاقی و فرهنگ اخلاقی سازمان دارای بالاترین میزان همبستگی بوده و بین توانمندسازی کارکنان و فرهنگ اخلاقی سازمان، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین می توان فرهنگ اخلاقی سازمان را به عنوان متغیر میانجی قابل قبولی برای رابطه بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان محسوب کرد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، مدیران و مسئولان سازمان باید در جهت تقویت فرهنگ اخلاقی سازمان و ایجاد بستر مناسب برای توانمندسازی کارکنان تلاش نمایند. بهبود روحیه ی کارکنان، افزایش حمایت مدیریت، تشویق به خلاقیت، نوآوری و مشارکت کارکنان در سازمان در پرتو اخلاقیات مناسب، موجب ایجاد و تقویت حس مسئولیت پذیری در آنان نسبت به ارزش ها و اهداف شده و به طورکلی تعهد آنان را نسبت به سازمان بالا می برد.