محمدحسین انصاری چشمه

محمدحسین انصاری چشمه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

طبیعت به مثابه بنیان برای اخلاق و نسبت آن با فطرت از منظر صدرالمتالهین شیرازی

کلید واژه ها: طبیعت قانون طبیعی فطرت صدرالمتالهین شیرازی اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
در نظریه اخلاقی قانون طبیعی از دیدگاه ملاصدرا، طبیعت به مثابه بنیان برای اخلاق تلقی می گردد. ملاصدرا طبیعت را با نظر به ابعاد وجودی انسان ترسیم می کند و تمام استعدادهای انسان را اعم از قوای حیوانی و انسانی، مدّ نظر قرار می دهد. با مبتنی شدنِ اخلاق بر این طبیعت-  که از دیدگاه صدرا دارای تقدس، تحرک ذاتی و هدفمند است- در حقیقت، اخلاق بر شاکله وجودیِ انسان بنا می شود و رابطه دو سویه میان این دو برقرار است و همسان با سیال و ذومراتب بودن طبیعت انسان، دارای تحرک و سیلان خواهد بود. این معنای طبیعت شباهت زیادی با فطرت اصطلاحی به معنای بینش ها و گرایشات ذاتی انسان دارد که ممکن است با آن یکسان تلقی گردد. سؤال اصلی تحقیق این است که طبیعت به معنای مذکور چه رابطه ای با فطرت و محتویات فطری دارد و آیا اساساً از هم متمایزند؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که گرچه میان طبیعت و فطرت وجوه تشابه زیادی است و در موارد متعددی به یک معنا به کار می روند، ولی اساساً این دو متمایز از هم اند و رابطه آنها به این نحو است که طبیعت انسان، بستر رشد و شکوفایی محتویات فطری است و ساختار و شاکله ذاتی انسان، قابلیت دریافت و شکوفا نمودن محتویات فطری را دارد. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی تلاش نموده تا با نظر به طبیعت به مثابه بنیان برای اخلاق، تفاوت های آن را با فطرت و رابطه متقابل آنها را با نظر به معنایی که ملاصدرا از طبیعت ارائه می دهد، تبیین نماید.
۲.

حسن و قبح ذاتی و قانون طبیعی؛ تحلیل و مقایسه مؤلفه ها و میزان کارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قانون طبیعی حسن ذاتی اخلاق طبیعت انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۰۸
در حوزه نظریات اخلاقی؛ گاهی دو نظریه حسن و قبح ذاتی و نظریه قانون طبیعی یکسان پنداشته می شود. دلیل این امر عدم تبیین نظریه قانون طبیعی و عدم تبیین تفاوت های بین این دو نظریه است. مطابق یافته های این مقاله، شش تفاوت کلیدی بین این دو نظریه وجود دارد: ۱. در نظریه قانون طبیعی شناخت ارزش ها از نوع تذکار است، برخلاف حسن و قبح ذاتی؛ ۲. در نظریه قانون طبیعی، طبق تقریری که اخلاق را مبتنی بر ظرفیت های طبیعی انسان و نیازها و گرایشات درونی انسان می داند، اخلاق مبتنی بر انسان شناسی است حال آنکه نظریه حسن و قبح ذاتی به بنیان انسان شناختیِ بحث نپرداخته است؛ ۳. در نظریه قانون طبیعی منشأ گزاره های عقل عملی به خیرات بنیادین باز می گردد و خیرات بنیادین در نیازهای طبیعی و امیال ریشه دارند اما در نظریه حسن و قبح ذاتی، منشأ گزاره های عقل عملی «حسن عدل» و «قبح ظلم» دانسته می شود که خود آنها به بدیهیات عقل نظری بازگشت می کنند؛ 4. نظریه قانون طبیعی در پاسخ به مسئله انگیزه اخلاقی و مسئله رابطه باید و هست، کاربردهای موفق تری دارد؛ 6. تقریری که نظریه قانون طبیعی از حسن و قبح ارائه می دهد با تقریر نظریه حسن و قبح ذاتی متفاوت است؛ نظریه حسن و قبح ذاتی؛ با تکیه بر استدلال های عقلانی حقایق اخلاقی را در عالم نفس الامر یا در میان حقایق خارج از وجود انسان از قبیل ذات فعل جستجو می کند حال آنکه نظریه قانون طبیعی؛ بنیان قوانین اخلاقی را در ظرفیت های طبیعی نهاده شده در وجود انسان در مسیر غایت می داند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی تلاش نموده تا تفاوت های این دو نظریه را  تبیین نماید.
۳.

نظریه اخلاقی قانون طبیعی؛ تبیین تقریر صدرایی با تکیه بر عوالم وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قانون طبیعت اخلاق عقل وجود کمال ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۰۱
نظریه اخلاقی قانون طبیعی از جمله نظرات مطرح در حوزه اخلاق هنجاری است. این نظریه را می توان در آراء اندیشمندان مسلمان بررسی نمود. مساله این است که آیا می توان تقریری از این نظریه را به ملا صدرا نسبت داد؟ یافته های پژوهش که با روشی تحلیلی و استنادی انجام شده نشان می دهد که ملا صدرا، اگرچه به صراحت از نظریه قانون طبیعی در آثار خود سخن نگفته امّا با تکیه بر مبانی فلسفی و انسان شناختی ایشان می توان در قالب پنج گام، تقریری از اخلاق مبتنی بر طبیعت را به ایشان نسبت داد. ایشان در گام نخست اخلاق را بر امیال و گرایشات ذاتی که در ساختار و شاکله انسان بنیان دارد، مبتنی می سازد و آنها را لازمه تأمین نیازهای طبیعی انسان می داند. در گام دوم با نظر به غایتمندی امیال و گرایشات طبیعی انسان، فقر و نیاز ذاتی انسان به کمال مطلق و قرب الهی را عامل حرکت و انگیزه انسان به سوی خیر و کمال می داند و مراتب اخلاق را بر مبنای مراتب تقرب به کمال مطلق تبیین می کند. در گام سوم بر ظرفیت عقل طبیعی و دیگر قوای نفسانی و وحی الهی برای جهت دهی مسیر اخلاقِ برخاسته از نیازهای طبیعی به سوی غایت حقیقی و قرب الهی تأکید می کند. در گام چهارم سیر حرکت انسان از طبیعت اولیه به طبیعت ثانویه را بر مبنای مراتب وجودی و اخلاقی و با نظر به سیالیت طبیعت انسان تبیین می کند و در گام پایانی معیار اخلاق را مطابق با طبیعت انسان می داند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان