مجید عبداللهی

مجید عبداللهی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تدوین چارچوب سازماندهی همکاری بین شهرداری در ارائه خدمات عمومی منطقه ای، بررسی موردی: منطقه شهری مرکزی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدمات عمومی منطقه ای همکاری بین شهرداری منطقه شهری مرکزی استان مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۹۰
مسئله ارائه خدمات عمومی منطقه ای یکی از مهم ترین دغدغه های حکومت ها در سطوح مختلف است. حکومت های محلی مهم ترین تأمین کننده خدمات عمومی هستند و شهرداری ها به عنوان اصلی ترین نهاد اجرایی سطح محلی، مسئولیت این امر را در محدوده تعریف شده برعهده دارند. به طور کلی تلاش های منفردانه شهرداری های کوچک در ارائه برخی خدمات عمومی منطقه ای از کارایی و اثربخشی قابل قبولی برخوردار نبوده و منجر به اتلاف منابع می شود؛ بنابراین رویکرد همکاری بین شهرداری مورد استقبال شهرداران قرار می گیرد. این رویکرد می تواند علاوه بر حفظ استقلال و هویت شهرداری ها، به مدد شکل گیری شبکه منسجم همکارانه و روابط برد-برد هم افزا، از طریق تجمیع منابع به ارائه کارامد و اثربخش خدمات عمومی منطقه ای و حل برخی مسائل مشترک بینجامد. روش تحقیق دربرگیرنده سازماندهی داده های ثانویه و روش مصاحبه عمیق فردی نیمه ساختاریافته است. در منطقه شهری مرکزی استان مازندران، نگاه جزیره ای حاکم بر خدمات رسانی منطقه ای در سه حوزه مدیریت دفع پسماند، خدمات ایمنی و آتش نشانی و حمل ونقل عمومی در غیاب چارچوب مدون همکاری بین شهرداری، تنها منجر به تخریب محیط زیست، کاهش کیفیت زیستی و به خطر افتادن سلامت و جان شهروندان شده است. پژوهش حاضر کوشش نموده با پایه قراردادن شهرداری های آمل، بابل، قائم شهر و ساری به عنوان کانون های مرکزی این منطقه، به تدوین چارچوب همکاری بین شهرداری جهت خدمات رسانی منطقه ای در سه حوزه نامبرده در انطباق با شرایط منطقه، قوانین و سازمان های مدیریت فضایی کشور در چهار مرحله و بیست گام بپردازد.
۲.

Evaluating role of class in neighborhood management based on good urban governance indicators (Case study: the neighborhoods of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: good urban governance class Velenjak Alestum Ismail Abad

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۲
Everyone acknowledges the fact that good management is one of the necessary and sufficient conditions for urban development programs. The theoretical pattern of urban governance that is in Endeavour to configure the best ways of urban management refers to a process that decisions and power enforcement take shape in it and is a place that the government, citizens and the private organizations interact with each other. Since the city of Tehran has different classes (affluent and poor), so it is expected that urban governance indicators be executed by the same way in the management of neighborhoods. In this respect, this paper examines the state of neighborhood management in three neighborhoods such as affluent (Velenjak), medium (Alestom), poor (Ismail Abad) neighborhoods in Tehran, to be good indicators of eight urban governance. The type of this research is descriptive- analytical and assessment and questioning tools from the group of experts. The sample size is equal to 60 questionnaires (three groups of 20 people in affluent, average and poor neighborhoods).the method of Sampling was also simple random sampling. The derived data were analyzed in SPSS software using MANOVA statistical tests, One-way ANOVA analysis within groups, post hoc LSD test and single-sample T-test. The results show that the factor of class is not affecting the good urban governance and we haven&rsquot found any significant difference among different classes of neighborhoods. The results also show that Alestom neighborhood in respect of good governance indicators is in rather medium condition, in the Velenjak neighborhood, participation, fairness and transparency indicators are low and the other indicators has been reported as moderate and, ultimately, in Ismail Abad neighborhood, all indicators except indicator of consensus (consensus) are low.
۳.

کاهش خطرات زلزله با تاکید بر عوامل اجتماعی رویکرد تاب آوری (نمونه موردی منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری زلزله بعد اجتماعی منطقه 22 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
مخاطرات طبیعی به دلیل شدت و زمان کوتاه اثرگذاری بر اجتماعات بشری تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده اند، سهم کشور ما از این مخاطرات بیشتر مربوط به زلزله است.در زمان وقوع زلزله، ساعات و دقایق اولیه بعد از وقوع بسیار پراهمیت است، به همین منظور تقویت اجتماع ساکن در یک محیط نقشی تاثیرگذار در کاهش خطرات دارد و این مهم تنها از طریق آموزش، آمادگی و پذیرش شرایط پس از بحران، از سوی شهروندان به دست می آید. تاب آوری، به عنوان رویکرد و روشی مناسب در جهت کاهش خطرات حاصل از بحران ها و مخاطرات، به عنوان رویکرد پژوهش حاضر انتخاب شده است. هدف اصلی این پژوهش پس از معرفی تاب آوری و شناسایی ابعاد مختلف آن، و نیز معرفی شاخص های بعد اجتماعی این رویکرد، ارائه راهبردهای کاهش خطرات زلزله با تاکید بر عوامل اجتماعی رویکرد تاب آوری در منطقه 22 تهراناست. در این تحقیق، پس از تعیین شاخص های اجتماعی تاثیرگذار بر تاب آوری منطقه ٢٢، با استفاده از داده های سرشماری سال 90، مصاحبه با مسئولان ذیربط و توزیع پرسشنامه میان 96 نفر از ساکنان به بررسی وضعیت این شاخص ها در منطقه 22 تهران پرداخته شده است. در تحلیل اطلاعات نیز توامان از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. با توجه به تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS و نیز تحلیل محتوای مصاحبه های صورت گرفته، نتایج این پژوهش بیانگر وضعیت نسبتا مطلوب شاخص های سن، سطح آموزش، دلبستگی به مکان در سطح منطقه و وجود برنامه هایی برای بهبود وضعیت مشارکت، اطلاع رسانی مخاطرات، درک و دانش عمومی از خطر است. با این وجود همچنان شاخص هایی نظیر نحوه نگرش ساکنان به مقوله خطر و وضعیت گروه های خاص به توجه بیشتری نیاز دارند. بر این اساس راهبردهایی برای تقویت وضعیت فعلی و تاب آور ساختن منطقه از لحاظ اجتماعی در برابر زلزله ارائه شده است.
۴.

ارزیابی ابعاد اجتماعی محله های شهری در چارچوب دیدگاه سرمایه اجتماعی ؛مورد پژوهی محله های شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: محله اجتماع محلی سرمایه اجتماعی حکمروایی محله ای شکل محله محله پایدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
گستردگی ابعاد شهرنشینی در طی دهه های اخیر موجب بروز چالش های نوینی از جمله کاهش حس هویت و تعلق اجتماعی ، افزایش نابهنجاریهای محیطی ، عدم تعادل اکولوژیک و در مجموع کاهش کیفیت زندگی در شهرها شده است . رویکردها و نظریه های نوین برنامه ریزی و مدیریت شهری برای چاره جویی این تنگناها، استفاده از راهبردمشارکتی ، بسیج اجتماعی و برنامه ریزی از پایین به بالا را در کانون توجه خود قرار داده است . تحقق این راهبرد مستلزم تعریف نظام تقسیمات فضایی جدیدی در چارچوب سلسله مراتب مدیریت و برنامه ریزی شهرهاست که مبتنی بر تجارب مدیریت سنتی ، محله می تواند به دلیل دارابودن ارزشهای نظری و کاربردی، عنصر پایه و محور چنین برنامه ریزی تلقی شود . برای ارائه چارچوب نظری در گام نخست پارادایم توسعه پایدار به عنوان پایه نظری تعریف و نظریه سرمایه اجتماعی جهت دستیابی به چارچوبی برای ساختار محله پایدار در بعد اجتماعی تعیین و ملاک عمل قرار گرفت . برپایه این الگوبعد اجتماعی، بسترساز توسعه اجتماعی عدالت گرا ، مشارکت پذیر و اعتمادزا ، در سطح محله های شهری می باشد .روش شناسی انجام پژوهش در چارچوب دیدگاه قیاسی و استقرایی و رویکرد غالب آن اسنادی پیمایشی است و با کمک های تکنیک های نمونه گیری اجتماعی سعی در تعمیم نتایج حاصل از این تحقیق به محلات شهر شیراز می باشد. تحلیل سه سطحی از محله های شهر شیراز در قالب 250 نمونه و در 10 محله منتخب صورت گرفت . بر اساس یافته های میدانی این پژوهش سازمان فضایی منتج از شرایط و تحولات تاریخی محله های شهری در چارچوب الگوی مورد انتظار از توسعه پایدارمحله ای نشان می دهد که در پی تغییرات و شرایط فعلی حاکم بر محله های شهری ، بعد اجتماعی به ویژه حس تعلق ، تعهد اجتماعی ، مشارکت مدنی و اعتماد اجتماعی دچار واگرایی اساسی شده است . در نتیجه این شرایط دستیابی به الگوی محله پایدار در چشم انداز شهرهای ایران و به ویژه کلانشهرها با اولویت تقویت ابعاد و مولفه های سرمایه اجتماعی مبتنی بر اعتماد ، حس تعلق، همبستگی اجتماعی محله ای واجتماع محور بودن مدیریت شهری در ایران میسر می باشد .
۵.

بررسی نظری مفهوم محله و بازتعریف آن با تاکید بر شرایط محله های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه اجتماع اجتماع محلی محلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳۹ تعداد دانلود : ۳۵۹۱
در فرایند کنونی برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری، استفاده از راهبردهای مشارکتی و رویکرد برنامه ریزی از پایین به بالا به تدریج مورد اجماع نظر برنامه ریزان قرار گرفته است. تحقق این رویکرد، نیازمند تعریف نظام تقسیمات فضایی خردتری است که می توان «محله» را به عنوان واحد پایه و محور برنامه ریزی مشارکتی در عرصه همگانی در شهرها قلمداد کرد. این مقاله می کوشد با توجه به برداشت های گوناگون از محله، مبتنی بر دیدگاه های مختلف علمی و با تاکید بر زمینه های حقوقی و تاریخی در شهرهای ایران به اصول مشترک در تعریف محله دست یابد. مطالعه حاضر به لحاظ روش تحقیق بر اساس رویکرد کیفی، و تحلیل اسناد مطالعه به دو شیوه «تحلیل درونی» و «تحلیل برونی» انجام شد. یافته های نظری خاص خود، به تعریف و کاربست آن پرداخته اند. دارابودن مرز و محدوده مشخص، حس همبستگی و روابط متقابل میان ساکنان، هویت جمعی و اشتراکت اهداف، یکپارچگی فضا و فعالیت، خودکفایی نسبی و جمعیت متناسب از مضامین مشترک در تعریف محله بوده است. بر مبنای ویژگی ها و معیارهای مورد انتظار، مفاهیم جمعیتی، زیرساختی، سیاسی، حسی، اجتماعی و محیطی به عنوان اصول پایه در تعریف محله محسوب می شود. مفهوم شناسی محله در شهرهای ایران نشان می دهد که در گذشته ویژگی ها و معیارهای قومی، مذهبی، نژادی و نظایر اینها، و در زمان حاضر اصول رسمی و قراردادی در تعریف مفهوم و تعیین حدود محله نقش تعیین کننده ای دارند. در مجموع محدوده فضایی یکپارچه، وجود مرزهای کالبدی مبتنی بر درک ذهنی و یا نشانه عینی، حس تعلق مکانی و همبستگی اجتماعی، امکان شناخت رو در رو و وجود تسهیلات و خدمات محلی از جمله نکاتی است که در مفهوم شناسی محله اهمیت می یابند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان