آرزو سلمانی

آرزو سلمانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

ارائه الگوی توانمندسازی رهبری از طریق معنا پردازی با بهره گیری از اسکریپت های رفتاری و شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکریپت های شناختی اسکریپت های رفتاری توانمندسازی رهبری معناپردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۷
هدف: رهبری همواره به عنوان رکن اساسی در گروهی از انسان ها، خواه در تعریف نقش آن ها در اجتماع و خواه در سازمان ها مطرح بوده است. حرکت به سوی هدف و در مسیر ارزش های تعریف شده سازمان، بسیار از رهبری حاکم بر آن سازمان تأثیر می پذیرد. آن گونه که در تعاریف رهبری آمده، رهبری توانایی تغییر در ارزش ها، باورها و نگرش افراد و اغلب از طریق نفوذ بر افراد تحت هدایت است. نکته حائز اهمیت، شکل دهی مدل ذهنی افراد در مسیر حرکت به سوی اهداف و ارزش های پیش روی سازمان است. در عصر کنونی، با افزایش سرعت انتقال اطلاعات، تفکیک سره از ناسره در روند اتخاذ تصمیم صحیح و متناسب دشوار است؛ به ویژه در مواجهه با بحران های متوالی و تغییرات محیطی که به دنبال آن پیچیدگی معناپردازی روی می دهد. غوطه وری در حجم عظیمی از اطلاعات وعدم تناسب آن با زمان در دسترس برای تصمیم گیری، قدرت تجزیه وتحلیل را به شدت کاهش می دهد و به طور مستقیم بر نتیجه مؤثر است. چگونگی شکل دهی مدل ذهنی افراد، تعیین کننده واکنش آن ها به کنش های محیطی، تصمیم و نیز باور آن ها به صحت انتخاب های خود، طی فرایند تصمیم گیری و واکنش است. به عبارتی دیگر، درک افراد از واقعیت، گاه از خود آن واقعیت بااهمیت تر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد فرایند معناپردازی در توانمندسازی رهبران، از طریق دو ابزار اسکریپت های رفتاری و اسکریپت های شناختی اجرا شده است. روش: با توجه به محدودیت منابع در حوزه پژوهش، از نظریه داده بنیاد استفاده شد. این پژوهش از حیث رویکرد، مبتنی بر پارادایم تفسیری و از حیث روش، در زمره تحقیقات کیفی است. در این روش استقرایی، از یک حرکت رو به عقب نیز بهره گرفته شده است. در پژوهش حاضر، در مجموع به بررسی ۱۱۱گروه تصادفی شاغل در شرکت های فعال در صنعت داروسازی و در رده های مختلف سازمانی پرداخته شده است.   یافته ها: از آنجاکه راه ارزیابی رهبر از پیروان او می گذرد، مصاحبه در گروه هایی در رده های مختلف سازمان، با حضور رهبر گروه و حداقل دونفر از پیروان او صورت پذیرفت. نتایج پس از کدگذاری تحلیل و پیاده سازی شد. ۸ مؤلفه از اسکریپت های شناختی، ۴ مؤلفه از اسکریپت های رفتاری در فرایند معناپردازی منجر به توانمندسازی رهبری شناسایی شد. نتیجه گیری: بررسی های حاصل از مصاحبه ها و کدگذاری ها نشان داد که معناپردازی با کمک دو ابزار اسکریپت های رفتاری و اسکریپت های شناختی، به عنوان دو بازو در فرایند معناپردازی برای بهبود مدل ذهنی، به توانمندسازی رهبر منجر می شود. توانمندسازی رهبری، رهبر را به سویی می برد که پیرو و رهبر، هر یک در جایگاه خود، بهترین واکنش را در مواجهه با بحران، تغییر و انتخاب های پیش رو و در راستای کسب اهداف سازمان از خود نشان دهند و این بهبود مدل ذهنی، از طریق معناپردازی در راستای ارزش های سازمان صورت می گیرد.
۲.

ارزیابی کیفیت دوره های دکتری مدیریت درایران با استفاده از مدل سیپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره دکتری مدیریت کیفیت مدل سیپ نظریه داده بنیاد برنامه ریزی آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۸
بر اساس آمار در سال های اخیر ظرفیت پذیرش دانشجویان در مقطع دکتری در دانشگاه های ایران با شیب بالایی رو به افزایش گذارده است. این رشد بدون وجود برنامه راهبردی، عواقب کوتاه مدت و همچنین بلند مدت ناخوشایندی در پی خواهد داشت. آنچه در برنامه ریزی آموزشی حائز اهمیت است تداوم و عقلانیت در مسیر اثربخشی و  کارایی و در پاسخ به نیازهای جامعه  است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی کیفیت دوره های دکتری بطور اخص در رشته مدیریت و در ایران بوده و در راستای بهبود برنامه ریزی آموزشی در دوره های تحصیلات تکمیلی انجام گرفته است. ارزیابی کیفیت بوسیله مدل سیپ و با استفاده از مصاحبه با اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان و کارشناسان آموزش دوره دکتری مدیریت و تعریف عوامل موثر در کیفیت برنامه دوره دکتری مدیریت از دیدگاه آن ها صورت گرفت و نتایج حاصله در قالب جدول نهایی ارائه گردیده است. این پژوهش از حیث رویکرد، مبتنی بر پارادایم تفسیری و از حیث روش، در زمره تحقیقات کیفی می باشد. نتایج حاصله در چارچوب مدل سیپ طبقه بندی گردید. فاکتورهای زمینه ای استخراج شده شامل دستورالعمل های ارتقای کیفی دوره و کاهش وابستگی مالی دانشگاه ها، فاکتورهای دروندادی شامل، منابع علمی و فیزیکی و رفاهی، تخصص و تجربه و دانش اساتید دوره،  تناسب سرفصل دروس،  فاکتورهای فرآیندی شامل تحول ساختاری و اداری و نیز ارتقا علمی دانشجویان و اساتید و فاکتورهای بروندادی شامل مهارت های پژوهشی، مهارت در تدریس، دانش کاربردی و مهارت در صنعت و خود ارزیابی فارغ التحصیلان می باشند.
۳.

تأثیر قضاوت های کارکنان درباره برنامه های مرتبط با مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان، بر نگرش و رفتارهای آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعهد عاطفی رفتارهای فرانقشی عملکرد درون نقشی عملکردِ مختص به مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان مسئولیت پذیری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
اهمیت روزافزون برنامه ها و اقدامات مختص به مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان، موجب شده است که علاوه بر توجه به نتایج کلان سازمانی آنها، به تأثیر این برنامه ها و اقدامات در سطح خُرد سازمانی نیز توجه شود. در این پژوهش تلاش می شود به این پرسش پاسخ داده شود: آیا قضاوت های کارکنان درباره برنامه های مسئولیت پذیری اجتماعی سازمانی که در آن مشغول به کارند با عملکرد مختص به مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد درون نقشی آنها ارتباط دارد؟ به این منظور نمونه ای شامل 237 نفر از کارکنان واحدهای تولیدی صنعتی استان یزد به روش تصادفی ساده انتخاب شد. تحلیل نتایج به دست آمده از داده های گردآوری شده به روش مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار AMOS، نشان داد قضاوت کارکنان درباره مسئولیت پذیری اجتماعی سازمانشان، بر تعهد عاطفی و عملکرد رفتارهای فرانقشی مختص به مسئولیت پذیری اجتماعی آنها تأثیر دارد؛ هرچند نتایج تحلیل، ارتباط معناداری را میان عملکرد فرانقشی مختص به مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان با عملکرد درون نقشی آنها نشان نداد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان