حسین رییسی

حسین رییسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان مطلقه تحت پوشش نهادهای کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق زنان مطلقه خودکارآمدی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
زمینه: خودکارآمدی زنان پس از طلاق کاهش می یابد که بر مقابله آن ها با مشکلات و استرس های زندگی تأثیر می گذارد. ادبیات پژوهشی افزایش خودکارآمدی را بعد از رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی، که جز روش های درمانی موج سوم هستند، نشان دادند اما هنوز مشخص نیست کدام یک اثربخشی بیشتری دارد. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی در زنان مطلقه بود. روش: این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه شهر اقلید در سال 1398 بود که تعداد 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه درمان و گروه گواه (هر گروه 8 نفر)، جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (8 نفر) و گروه دیگر مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی (8 نفر) را در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. شرکت کنندگان قبل، بعد و 2 ماه پس از اجرای مداخله های درمانی، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز (1982) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و اثرات ساده گروه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب افزایش خودکارآمدی زنان مطلقه می شوند (0/05 p<) و بین دو درمان، برتری وجود نداشت (0/05 >.p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، مداخلات گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی می توانند به عنوان روش هایی کارآمد برای افزایش خودکارآمدی زنان مطلقه مورد استفاده قرار گیرند.
۲.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تاب آوری زنان مطلقه تحت پوشش نهادهای کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق زنان مطلقه تاب آوری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۲۶۰
زمینه: زنان پس از طلاق تاب آوری لازم برای مقابله با مشکلات و استرس های زندگی را ندارند که بر مقابله آنها با مشکلات و استرس های زندگی تأثیر می گذارد. ادبیات پژوهشی افزایش تاب آوری را بعد از رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی، که جزء روش های درمانی موج سوم هستند، نشان داده اند اما هنوز مشخص نیست کدام یک اثربخشی بیشتری دارد. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تاب آوری در زنان مطلقه بود. روش : این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه شهر اقلید (160 نفر) در سال 1398 بود که تحت پوشش ادارات کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی شهرستان اقلید بودند که تعداد 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 8 نفر)، جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (بسته آموزشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اقتباس شده از هنرپروان و همکاران، 1396) و گروه دیگر مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی (بسته آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیکی اقتباس شده از هادیزاده و همکاران، 1396) را در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. شرکت کنندگان قبل، بعد و 2 ماه پس از اجرای مداخله های درمانی، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss-22 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و اثرات ساده گروه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب افزایش تاب آوری زنان مطلقه می شوند (0/05 p< ) و بین دو درمان، برتری وجود نداشت (0/05 p> ) همچنین مقایسه زوجی بنفرونی حاکی از پایداری نتایج درمان در مرحله پیگیری می باشد. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش و اثربخشی یکسان هر دو رویکرد، استفاده از هر دو درمان به کلینیک های مشاوره، متخصصین حوزه های خانواده و درمان های فردی، به منظور کمک به این زنان برای مقابله با موقعیت های دشوار زندگی، پیشنهاد می شود.
۳.

بررسی سبک سازه های گروه اسمی و سیر تحوّل آنها در اشعار نصر الله مردانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه اسمی ساختار گروه اسمی تحول زبانی هنجارگریزی نصرالله مردانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۹۹
یکی از مباحث مهمی که در بررسی تحول زبان، ارزیابی می شود، شناخت «گروه اسمی» است. برای شناخت سبک شخصی شاعران باید در کنار عوامل دیگر، ساختار و سبک گروه های اسمی به کار رفته در شعر آنان، به خوبی ارزیابی شود. از آنجا که نصرالله مردانی در بین شعرای انقلاب به ترکیب آفرینی های تصویری مشهور است، اهمّیّت پژوهش در این زمینه آشکار می شود. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی تدوین شده است. برای بررسی ساختار گروه های اسمی اشعار مردانی، کلیه گروه های اسمی در سه بخش 5 جزئی، 4 جزئی و 3 جزئی به صورت کامل احصا و بررسی گردیده و تعداد و تنوع آنها در جدول های مربوط نشان داده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مردانی برای ساخت گروه های اسمی، از ظرفیت های بالفعل و بالقوه زبان فارسی استفاده کرده است. دیدگاه وی به مرور زمان نسبت به ساخت گروه اسمی (ترکیب سازی) تغییر یافته و به همین دلیل از شمار گروه های اسمی، در اشعار دوره های بعدی او کاسته شده است. آوردن صفت بیانی در ابتدای گروه اسمی با کسره اضافه، ساخت گروه اسمی بدون حضور اسم، به کار بردن مُمَیّزهای خلاف قاعده و ایجاد تناسب های آوایی از مهم ترین فراهنجاری های مردانی در زمینه ساخت گروه اسمی است.
۴.

تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر احساس امنیت اجتماعی زنان در فضاهای عمومی سبز، موردپژوهی: پارک نیاوران، منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس امنیت اجتماعی امنیت زنان فضاهای عمومی سبز تهران پارک نیاوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۱
  موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان از جمله مهم ترین مباحثی است که در نگرش های فمینیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. با پیشرفت جوامع انسانی همواره سؤال ها و بحث های متعددی در مورد احساس امنیت اجتماعی زنان مطرح بوده است، از جمله این که آیا زنان در دنیای امروزی می توانند به صورت آزادانه و بدون هراس، زندگی کنند؟ در طی سال های گذشته در جهان و از جمله ایران مطالعات متعددی در این زمینه به انجام رسیده است. پژوهش حاضر با تأکید بر این ضرورت، به دنبال بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر احساس امنیت اجتماعی زنان در فضاهای عمومی سبز است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. حجم نمونه به تعداد 165 نفر (زن) به صورت غیراحتمالی و اتفاقی انتخاب گردیده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، علاوه بر آمار توصیفی از آزمون های همبستگی گاما، لاندا و همچنین آزمون های پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که احساس امنیت اجتماعی زنان در پارک نیاوران نسبتاً مطلوب است اما بحث اصلی؛ تعیین متغیرهای تأثیرگذار بر آن است که در این قسمت یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی با ضریب رگرسیون 69/0 بیشترین و گروه گرایی با 19/0 کمترین اثر را احساس امنیت اجتماعی زنان در پارک نیاوران دارند. همچنین عواملی نظیر سن(با ضریب 36/0)، تحصیلات (با ضریب 53/0) و وضعیت مالی (با ضریب35/0) رابطه مثبتی با احساس امنیت اجتماعی زنان دارد. به طور کلی امنیت زنان در جامعه تحت تأثیر شرایط محیطی و اجتماعی و همچنین پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده است.
۵.

کارکردسنجی شهرهای آزاد تجاری- صنعتی ایران در راستای سناریوهای آینده نظام تولید جهانی (نمونه موردی: جنوب و جنوب شرق ایران)

کلید واژه ها: آینده نظام تولید جهانی قلمروگرایی مناطق آزاد ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
بیش از چهار دهه از سیاست های جایگزینی واردات به عنوان راهبرد بازرگانی خارجی در ایران سپری شده است. این راهبرد اگرچه در آغاز، مقیاس هایی از صنعتی شدن را در کشور پدید آورد، اما به دلیل تاخیر در اجرا، فقدان سیاست گذاری اقتصادی با رویکردهای تکاملی و نیز تغییر جهت نیافتن به سوی سیاست های برونگرایی، نتوانسته توسعه صنعتی و تجاری قابل قبولی در کشور ایجاد نماید. در این زمینه، به نظر می رسد شهرهای آزاد اقتصادی و تجاری ایران از الزامات فضایی که پیش شرط کسب سود و ارزش افزوده به شمار می رود، محروم است و این مسأله می تواند به ناتوانی و ناکارآمدی فزاینده در شهرهای آزاد تجاری-صنعتی منتهی شود. با توجه به اهمیت فزاینده مناطق آزاد تجاری-صنعتی در فرایندهای اقتصاد سیاسی ایران، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به سنجش کارکردهای مناطق آزاد تجاری-صنعتی جنوب و جنوب شرق ایران (شامل کیش، قشم و چابهار) پرداخته و میزان هم راستایی و انطباق این مناطق با نظام تولید جهانی را بررسی کرده است. نتایج نشان می دهد که منطق حاکم بر مناطق آزاد تجاری-صنعتی ایران با منطق تولید در عرصه جهانی شدن منطبق نیست؛ چراکه تولید در آینده باز جهانی به شدت وابسته به تکنولوژی است. از این رو و با توجه به فرایندهای اقتصادی و سیاسی 20 ساله طی شده در این مناطق، به نظر می رسد دست کم در افق زمانی 2025، این مناطق در محرومیت نسبی ناشی از نابرخورداری از رویه ها و دستاوردهای تولید تکنولوژیک محور، باقی بماند.
۶.

ارزیابی چالش های اجتماعی ناشی از بحران خشک سالی بر توسعه پایدار روستایی مورد پژوهی: دهستان میانده از توابع بخش شبیکوه، شهرستان فسا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: خشک سالی توسعه پایدار روستایی مسائل اجتماعی شهرستان فسا دهستان میانده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۹۰
هدف پژوهش حاضر ارزیابی چالش های اجتماعی ناشی از بحران خشک سالی بر توسعه پایدار روستایی و ارائه راهکارهای جهت کاهش این پیامدهاست. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی می باشد و روش گردآوری اطلاعات نیز اسنادی و پیمایشی می باشد. نمونه گیری در این تحقیق در دو سطح انجام گرفته ، ابتدا در سطح منطقه که واحد تحلیل نقاط روستایی است که 4 روستای میانده، نصیرآباد، رحیم آباد و سده انتخاب شده اند و در سطح روستاهای نمونه که واحد تحلیل خانوارهای ساکن در مناطق روستایی می باشند که بر اساس آخرین سرشماری در سال 1390 جمعیتی برابر با 2101 خانوار را دارا می باشند. در تحقیق حاضر برای تعیین حجم نمونه مناسب از فرمول کوکران استفاده شده که نمونه مناسب برای این جامعه آماری برابر با 325 خانوار می باشد. در تجزیه وتحلیل داده ها، چالش های اجتماعی ناشی از بحران خشک سالی در پنج عامل اثرات عمومی اجتماعی، امنیت، کیفیت زندگی، آموزش وپرورش، سلامت و تندرستی قرارگرفته اند که کل مجموعه چالش های اجتماعی قادر است 57.190 درصد از کل واریانس چالش های اجتماعی در مناطق روستایی دهستان میانده را تبین کند. نتیجه حاصل از پژوهش لزوم توجه به بخش اجتماعی و آسیب پذیری آن در هنگام بروز خشک سالی را آشکار می کند زیرا که بدون توجه به این بخش هنگام بروز خشک سالی توسعه مناطق روستایی با چالش هایی روبه رو می شود
۷.

Strategy Planning For Sustainable Urban Tourism Case Study: Baneh city(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Tourist urban suitable tourism consequences of tourism SOWT-QSPM model Baneh City

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۴
World Travel and Tourism Council has estimated that contribution of tourism sector to global economy and employment will be increasing in the next 10 years. Travel and tourism contributes to various areas of economy and Tourism is accounted as one of most significant industries of 21st century. If countries provide the required capacity for development of tourism industry, they would be able to take remarkable steps in flourishing their own economy. In view of the natural and human attractions of Baneh city, attracting tourist would be one of essential requirements for sustainability of this city. In the last few years tangible change of direction in city of Baneh economy has taken place. The descriptive, analytical and applied research methodology was applied in the present study to identify capacity and limitations of Baneh city in terms of tourism attraction by utilizing quantitative model of SOWR-QSPM. The results of the research indicates that the total score of internal environment has been 2.58 and external environment has been 3.46 i.e. Baneh city has an aggressive situation (relying on its own capabilities to use the opportunities). In the next step, the final strategies were planned, using SOWT model, and categorized according to QSPM model and the rate of tourism attraction, with the promotion of infrastructure as the most important priority for tourist attraction (score of 6.17). In the last part of the present research, the following suggestions have been made: preparing a strategic document for tourism of Baneh city and making policies and plans for tourist attraction in order to fulfill the aforementioned strategies.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان