بررسی مقایسه ای زمینه های گرایش به جسم انگاری معاد در اسلام و مسیحیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
115 - 149
حوزه های تخصصی:
برخی اندیشمندان مسلمان و مسیحی با نگاهی یگانه انگارانه به انسان، تصویری صرفاً جسمانی از معاد ارائه می دهند. تبیین های جسم انگارانه از معاد در فضای اسلامی و مسیحی این تصور را پدید می آورد که آیا اندیشمندان هر دو مذهب، مسیری یکسان را پیموده اند. بررسی زمینه های یگانه انگاری و جسم انگاری معاد در فضای اسلامی و مسیحی، نقاط اشتراک و افتراق این اندیشمندان را نمایان می سازد. در این نوشتار با مطالعه آثار جسم انگاران اسلامی و مسیحی، به انگیزه گرایش آنان توجه شد و این نتیجه به دست آمد که زمینه های شکل گیری اندیشه جسم انگاری در فضای اسلامی و مسیحی، متفاوت از یکدیگر است. اندیشمندان اسلامی به دلیل وجود نصوص فراوان درباره معاد جسمانی، آن را مسلم دانسته و از این رو برای اثبات معاد جسمانی، حقیقت انسان را به جسم و جسمانی فروکاسته اند؛ اما در فضای مسیحی، به سبب رشد علوم تجربی و نگاه فیزیکالیستی به پدیده های عالم، در ایده دوگانه انگاری انسان خدشه وارد شده است؛ از این رو اندیشمندان غربی برای اثبات معاد به تبیین های جسم انگارانه از معاد روی آورده اند. در فضای اسلامی رشد اندیشه های فلسفی و علوم عقلی سبب شد دوگانه انگاری و نفی تبیین های جسم انگارانه تثبیت گردد؛ اما در فضای مسیحی رشد مکتب های عقلی و فلسفی، عامل نفی دوگانه انگاری و گرایش به تبیین های مادی انگارانه از انسان و به تبع آن معاد گشت