تحلیل نظریه های ارزش در تطبیق با افعال اخلاقی خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
نظریه های ارزش در پی تعیین معیار خوب و بد برای افعال اخلاقی هستند. به رغم تنوعی که در این نظریه ها وجود دارد هیچ یک تاکنون قابلیت انطباق بر افعال اخلاقی خداوند را نداشته اند. ازآنجاکه معیارهای ارائه شده، همچون انگیزه فضیلت مندانه، وظیفه، لذت، سعادت و قرب الهی مختص انسان بوده و در مورد سنجش خوب و بد افعال الهی ناکارآمد هستند باید به دنبال نظریه ارزشی بود که بر همه فاعل های اخلاقی، اعم از انسان و خداوند قابل انطباق باشد. در این نوشتار سعی بر آن است تا پس از بررسی مهم ترین نظریه های ارزش به روش تحلیلی، نظریه ارزشی معرفی شود که بتواند افعال الهی را نیز دربرگیرد. نتایج نشان می دهد نظریه های فضیلت محوریِ فاعل مبنا و وظیفه گرایی برای سنجش افعال الهی کارایی ندارند. فقط نظریه غایت گرای کمال گرا که شامل فضیلت محوری غایت انگار نیز می شود آن هم با تفسیری خاص، ظرفیت ارائه معیار برای افعال اخلاقی خداوند را دارد. به نظر می رسد اگر غایت افعال اخلاقی، «صِرف کمال» در نظر گرفته شود در این صورت، زمانی که بر اثر فعل اختیاری فاعل، کمالی تحقق یافت، غایت اخلاقی حاصل شده است؛ حتی اگر آن کمال برای افرادی غیر از خود فاعل باشد. بنابراین، به کمال رساندن مخلوقات از جانب خداوند که خود، کمال محض است عملی اخلاقی به شمار می رود.