بررسی ارتباط زبانی در الأربعین علوی بروجردی بر اساس نظریه یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
زبان شناسی پراگ تحت تأثیر اندیشه های یاکوبسن، نظریه ارتباط میان زبان عادی و زبان ادبی را ارائه کرد و نقش شعری زبان را از نقش ارتباطی آن متمایز ساخت. پیروان این مکتب بر این باور بودند که زبان عادی، تنها متوجه مدلول است، اما نقش شعری زبان به سوی نشانه و دال و اهمیت خاص آن گرایش دارد. نگارندگان در این تحقیق بر آن اند که با در پیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی و با توجه به رهیافت یاکوبسن، به بررسی ارتباط زبانی شعر محمد بن ابراهیم الموسوی معروف به علوی بروجردی (1272 1362ق) از فقیهان و شاعران قرن چهاردهم بپردازند. دستاورد تحقیق بیانگر آن است که این شاعر دل سوخته، اندیشه و احساسات خاص خود را صادقانه بیان می کند. ضمیر مستتر در افعال امری این سروده متوجه مخاطب خاصی نیست، بلکه این ضمیر به منظور ترغیب و طلب همنوایی متوجه هر شخصی است که این سروده را بخواند. شاعر برای انتقال پیام خویش از عناصری کمک می گیرد که می توان آن را با حواس ظاهری و باطنی دریافت. وی با این شیوه توانسته است میان جهان بیرون و جهان درون مخاطب (گیرنده) پیوند ناگسستنی برقرار نماید. ازآنجاکه در نقش ادبی تأکید برخود پیام است، علوی بروجردی از این طریق توانسته است زبان پیام را از طریق زبان معیار برجسته نماید. وی با کاربست توازی نحوی که از جمله تکرارهای پنهان است و در مرکز خلاقیت هنری شاعر قرار دارد انسجام سروده خویش را دوچندان نموده و سطح موسیقایی آن را به اوج رسانده است. هدف او از به کارگیری آرایه های ادبی نظیر تضاد و هم پاغازی اقناع مخاطب و لذت بخشی به مخاطب است.