یکی از آفات پژوهش، سوگیری های پیشین مبتنی بر شهرت یک مطلب و یا پذیرش بی چون وچرای باور پیشینیان در باره دیدگاه های یک مؤلف است. در این گونه موارد، بازخوانی متون برجای مانده از یک مؤلف، به عنوان گویاترین سند بازنمایی اعتقادی او، می تواند بسیار راهگشا باشد. پژوهش پیش رو، با بهره گیری از روش متن پژوهی، به بازخوانی گرایش های اعتقادی هشام کلبی پرداخته است. در پرتو این پژوهش و با توجه به آثار به جای مانده از هشام و بررسی آن در سه محور: بررسی تعابیر مربوط به خلفا، گزارش های تاریخی مؤلف و روابط و شرایط سیاسی او، این نتیجه به دست آمده است که برخلاف دیدگاه رایج در باب غالی بودن هشام کلبی در منابع فریقین، وی نه تنها شیعه غالی نبوده، بلکه حتی تشیع او نیز محلّ تردید است.