محمدحسن مرشدی تنکابنی

محمدحسن مرشدی تنکابنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

رابطه مدیریت دانش با توسعه حرفه ای و عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه ایلام در سال 1398

کلید واژه ها: توسعه حرفه ای عملکرد شغلی مدیریت دانش دانشگاه ایلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 883 تعداد دانلود : 256
هدف: هدف در این پژوهش، مطالعه رابطه مدیریت دانش با توسعه حرفه ای و عملکرد شغلی کارکنان بود. روش: جامعه آماری شامل460 نفر از کارکنان دانشگاه ایلام بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 210 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود و داده های مورد نیاز به روش پیمایشی کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه مدیریت دانش، توسعه حرفه ای کارکنان و عملکرد شغلی بود. جهت تعیین روایی پرسشنامه ها، از روایی صوری و محتوایی استفاده شد و برای سنجش پایایی، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب محاسبه شده برای کل پرسشنامه 967/0 به دست آمد و مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده های به دست آمده نیز از نرم افزار آماری SPSS-22 به کار گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت و معنی داری بین مدیریت دانش و عملکرد شغلی (581/0r=) در سطح 99 درصد وجود دارد. هم چنین بررسی ها نشان داد همبستگی مثبت و معنی داری بین مدیریت دانش و توسعه حرفه ای کارکنان (560/0r=) در سطح 99 درصد وجود دارد. نتیجه گیری: مدیران باید تلاش نمایند کارکنان خود را از مزایای به کارگیری برنامه های مدیریت دانش برای عملکرد سازمانی و خود آن ها آگاه کنند. تحقق این هدف، هم به عملکرد شغلی کمک خواهد کرد و هم بر توسعه حرفه ای کارکنان مؤثر خواهد بود.
۲.

رابطه رهبری تحول آفرین با فرهنگ یادگیری سازمانی و تسهیم دانش (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری تحول آفرین فرهنگ یادگیری سازمانی تسهیم دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 473 تعداد دانلود : 446
این پژوهش با هدف تعیین رابطه رهبری تحول آفرین با فرهنگ یادگیری سازمانی و تسهیم دانش انجام شد. جامعه آماری شامل 380 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 191 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی بود. گردآوری داده های پژوهش از طریق سه پرسشنامه رهبری تحول آفرین، فرهنگ یادگیری سازمانی و تسهیم دانش انجام شد. جهت تعیین روایی پرسشنامه ها، از روایی صوری و محتوایی استفاده شد و برای سنجش پایایی، از طریق روش آلفای کرونباخ موردتأیید قرار گرفتند. برای تحلیل داده های به دست آمده نیز از نرم افزار آماری SPSS-22 به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت و معنی داری بین رهبری تحول آفرین و تسهیم دانش (469/0r=) در سطح 99 درصد وجود دارد. هم چنین بررسی ها نشان داد همبستگی مثبت و معنی داری بین رهبری تحول آفرین و فرهنگ یادگیری سازمانی (573/0r=) در سطح 99 درصد وجود دارد. با توجه به اینکه در خصوص ارتباط دوسویه متغیرها با هم، پژوهش هایی انجام شده است اما تاکنون پژوهش جامعی درخصوص ارتباط بین سه متغیر مذکور انجام نشده است و برای اولین بار رابطه رهبری تحول آفرین با فرهنگ یادگیری سازمانی و تسهیم دانش موردبررسی قرار می گیرد. بطور کلی نتایج پژوهش حاضر با پژوهش های انجام گرفته همسو است و می توان چنین برداشت کرد که در جامعه و نمونه تحت بررسی، بین رهبری تحول آفرین با فرهنگ یادگیری سازمانی و تسهیم دانش رابطه معنی داری وجود دارد. لذا مدیران سازمان ها باید برای این موضوع در دنیای رقابتی امروز، اهمیت بسزایی قائل شوند.
۳.

نقش توانمندسازی ساختاری در رابطه بین سرمایه روانشناختی و رفتار نوآورانه

کلید واژه ها: سرمایه روانشناختی رفتار نوآورانه نوآوری توانمندسازی ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 397 تعداد دانلود : 129
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه روانشناختی در رفتار نوآورانه از طریق توانمندسازی ساختاری است. روش این پژوهش کمی می باشد؛ به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل 280 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین شد و 162 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو (2007)، رفتار نوآورانه جانسن (2000) و توانمندسازی ساختاری کردنائیج و بخشی زاده (1394) استفاده شد. جهت تعیین روایی پرسشنامه ها، از آزمون های روایی همگرا و واگرا استفاده شد و برای سنجش پایایی، از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفتند که به ترتیب 824/0، 851/0 و 902/0 به دست آمد. برای تحلیل داده های به دست آمده نیز از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار آماری Smart PLS3 به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد سرمایه روانشناختی بر رفتار نوآورانه کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تأثیر نقش میانجی توانمندسازی ساختاری در رابطه میان سرمایه روانشناختی و رفتار نوآورانه کارکنان مورد تأیید قرار گرفت.
۴.

رابطه تغییر سازمانی با فلات زدگی شغلی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر سازمانی فلات زدگی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 722 تعداد دانلود : 708
  هدف این پژوهش، برسی رابطه تغییر سازمانی با فلات زدگی شغلی بود. جامعه آماری شامل 400 نفر از تمامی کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی ایلام بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی می باشد و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه استاندارد تغییر سازمانی و فلات زدگی شغلی بود. سنجش پایایی دو پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت که به ترتیب 95/0 و 90/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها ضرایب همبستگی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 بکار گرفته شد. یافته ها نشان داد که بین تغییر سازمانی و فلات زدگی شغلی با ضریب همبستگی 77/0 رابطه معنی داری وجود دارد. بنابراین، شاخص عاطفی با ضریب همبستگی 70/0، شاخص شناختی با ضریب همبستگی 69/0 و شاخص رفتاری با ضریب همبستگی 74/0 با فلات زدگی شغلی رابطه معنی داری دارد. تغییر سازمانی به عنوان متغیر ویژه تأثیرگذار بر شدت فشار روانی ناشی از فلات زدگی شناخته شد. در راستای تجدید ساختارها و تغییر در محیط سازمان ها، موضوع فلات زدگی شغلی به عنوان یک موضوع جدی برای سازمان ها مطرح می باشد.
۵.

نقش مدیریت مشارکتی در رفتارهای توانمندساز مدیران (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مدیریت مشارکتی مشارکت در تصمیم گیری رفتارهای توانمندساز مدیران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 93 تعداد دانلود : 344
هدف این پژوهش، مطالعه نقش مدیریت مشارکتی در رفتارهای توانمندساز مدیران است. جامعه آماری شامل480 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 214 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی می باشد و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه مدیریت مشارکتی (شادمان، 1387) و رفتارهای توانمندساز مدیران (باقرزاده خداشهری، 1394) است که جهت تعیین روایی پرسشنامه های مذکور از روایی محتوایی استفاده شد و برای سنجش پایایی، از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت که به ترتیب 910/0 و 933/0 بدست آمد. برای تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار آماری SPSS بکار گرفته شد. یافته ها نشان می دهند که بین عوامل مدیریت مشارکتی و رفتارهای توانمندساز مدیران روابط معناداری وجود دارد. رفتارهای توانمندساز مدیران از طریق مدیریت مشارکتی این امکان را می تواند برای کارکنان بوجود آورد که آنها نسبت به سازمان احساس تعلق و تعهد بیشتری داشته باشند و با افزایش میزان توانایی ها و مهارت های کاری و همچنین ارائه ایده های جدید، مدیران را در جهت رسیدن به اهداف سازمان یاری رسانند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان