از شکار تا کارزار: مضامین رزمی و نظامی در نقاشی قاجار
حوزه های تخصصی:
هنرهای تصویری عصر قاجار دارای مضامین و موضوعات مختلفی است که حوزه نظامی نگاری یا ثبت و نگاشت وقایع رزمی یکی از آنهاست. آثار متعدد این حوزه که در رسانه های گوناگون هنری، از نقاشی رنگ روغن و آبرنگ تا دیوارنگاری و کاشیکاری و چاپ سنگی و لاکی کاری جلوه گر هستند، در طول زمان شاهد تغییراتی در عناصر و مؤلفه های بصری خود بوده اند که این مسأله ناشی از تحولات سیاسی، منطقه ای و نظامی عصر قاجار و بازتاب آنها توسط نقاشان و چهره پردازان در هنرهای بصری است. بستر نوسازی و به روزرسانی ارتش ایران را می توان در عصر فتحعلی شاه و با مساعی عباس میرزا دانست. این سیرِ پیش رونده که نقش و تأثیر غرب در آن محسوس و عیان است، در دوران جانشینان این سلسله و اخلاف آنان، به ویژه از دوره سلطنت محمدشاه به بعد، با روندی متأثر از دستاوردهای نظامیِ کشورهای اروپایی به حیات خود ادامه داد. نمود این روند، پیش از همه، در ظاهر قشون، از جمله جامه رزم (اونیفورم)، تجهیزات و تسلیحات، و حرکات و سکنات جنگجویان و سپاهیان پدیدار می گردد. بر این اساس، پژوهش حاضر که به روش تاریخی و توصیفی - تحلیلی انجام گرفته، با دو پرسش عمده روبه رو است: نخست اینکه پرتره ها و رویدادهای نظامی چه جایگاهی را در هنر قاجار به خود اختصاص داده اند؟ و دیگر آنکه تک چهره های سلطنتیِ شاهان قاجار و رجال و سربازان، در هیئت و پوشش نظامی، از آغاز پایه ریزی این سلسله چه تغییراتی به خود دیده و این تحولات ناشی از چه مسائلی بوده اند؟ نتایج حاصل، حاکی از آن بوده است که حیطه تصویرگری نظامی، با توجه به وفور آثار موجود و هویت بصری شان، به عنوان یکی از مضامین رایج در هنر قاجار، قابلیت تخصیص گروه یا زیرمجموعه ای مستقل را داراست. از طرفی، با ورود دانش و تخصص نظامی غرب، نخست سپاه ایران آرایش و پوششی یکسان به خود گرفت و این تغییر در شخص پادشاه و ولیعهد، به عنوان سرآمدان نظام و بعدتر در رجال و درباریان و دست آخر در خارج از فضای دربار، رونق و گسترش یافت.