مریم پرویزی

مریم پرویزی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

تحلیلی بر زمینه های مخالفت با فلسفه تطبیقی و نسبت آن با پایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چیستی فلسفه تطبیقی معانی پایان مخالفان فلسفه تطبیقی امکان پایان فلسفه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
پایان فلسفه تطبیقی، مهم ترین و آخرین دیدگاه به این رویکرد است. فلسفه تطبیقی تاکنون با مخالفت های گوناگونی روبرو شده است، در برابر این انتقادات پرسشی مطرح می شود که آیا این مخالفت ها به ذات فلسفه تطبیقی است یا به علت ناخرسندی یا ناکارآمدی آن است؟ پژوهش حاضر به بررسی زمینه ها، علل و دلایل مخالفت با فلسفه تطبیقی می پردازد. در این نوشتار با روش تحلیلی- توصیفی به پیدایش فلسفه تطبیقی و سیر تحولات آن تا به دوران جدید و رسیدن به دیدگاه مخالفان پرداخته می شود. در این راستا ابتدا دیدگاه مخالفان فلسفه تطبیقی و قائلان به پایان، غرض و ادله ایشان در چارچوب تعریف های ارائه شده از «پایان» بررسی می شود. پایان به سه معنای امتناع، کمال و اتمام به کار می رود و دیدگاه مخالفان عمدتاً در معنای امتناع گنجانده می شود. در این پژوهش خاستگاه فلسفه تطبیقی و سپس رویکردهای عمده (توجه به شباهت ها و تفاوت های صرف پیشااورسلی، تشابه در تناسب اورسل، پدیدارشناسی کربن و شهود ذات و رجوع به خاستگاه مشترک در ایزوتسو) در دوران جدید مطرح می شوند. سپس با ارائه رویکرد چهارم (که بازبینی در مفهوم فلسفه تطبیقی و ارائه تعریفی مختار است) پاسخی به مخالفان فلسفه تطبیقی داده می شود. تعریف ارائه شده خلاء هایی که در فلسفه تطبیقی دیده می شود را پر کرده و چشم اندازی جدید ارائه می کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مخالفت های صورت گرفته به فلسفه تطبیقی و اعتقاد به پایان آن، به دلیل عدم فهم صحیح از فلسفه تطبیقی و تعریف دقیق از آن است و ذات فلسفه تطبیقی با امتناع و پایان روبرو نیست. آخرین معنای از پایان را می توان «راهی متفاوت» برشمرد که تفسیری بدیع از معنای پایان است.
۲.

نظام مندی دانش علمی، راهکاری جهت خروج از حباب معرفتی و اتاق بازتاب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۸۴
حباب معرفتی و اتاق بازتاب دو پدیده دوران پسا-حقیقت هستند که در آن ها دانش علمی انکار می شود. تای نوین معتقد است این پدیده ها دانش علمی را با طرد و بی اعتمادی به آن انکار می کنند. هدف از پژوهش حاضر این است که راه کاری برای تمیز میان دانش علمی و دانش درون این جوامع به دست آورده تا امکان خروج از آن ها میسر شود. به این منظور، با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی ابتدا به تبیین این دو پدیده و بررسی راه کار ارائه شده برای خروج از آن ها پرداخته و ایرادات این راه کارها را نمایان می سازیم. سپس نظریه نظام مندی دانش علمی هوینینگن-هون معرفی خواهد شد که بر اساس آن یک در موضوع مشترک، دانش علمی در ابعاد توصیف، توضیح، پیش بینی، دفاع از ادعاهای دانش، گفتمان انتقادی، پیوند معرفتی، ایده آل کامل بودن، تولید دانش و بازنمایی دانش، نظام مندتر از دانش روزمره است. مطابق این نظریه، نظام مندی به این معنا است که دانش علمی تصادفی، دلخواهانه، بدون برنامه، بدون نظم و ترتیب نبوده و روشمند (متدولوژیک) است. در بخش پایانی به بحث و بررسی استفاده از نظریه نظام مندی در پدیده های ذکرشده می پردازیم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد نظریه نظام مندی بدون آن که به دام ایرادات راه کار نوین بیافتد، قادر است به عامل معرفتی کمک کند میان دانش علمی و دانش روزمره تمیز داده و امکان خروج از آن ها را پدید می آورد.
۳.

نقد و بررسی نقش رسانه های اجتماعی در دوران پاندمی کرونا با تکیه بر نظریه تکنوپولی

کلید واژه ها: رسانه های اجتماعی تکنوپولی پاندمی کرونا پستمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
با شیوع ویروس کرونا، جهان شاهد اتفاقات جدیدی شد که تاکنون مشابه آن را ندیده بود. آثار پاندمی کرونا بی شک تا سال ها با بشر باقی خواهد ماند. رسانه های اجتماعی در جریان این همه گیری به شدت مورد استقبال کاربران قرار گرفتند. این توجه تنها از سوی افراد نبود و دولت ها و سازمان های مختلف هم توجه ویژه ای به این رسانه ها داشتند. این افزایش اهمیت رسانه ها، لزوم بررسی نقش رسانه های اجتماعی در جریان همه گیری را بسیار پراهمیت می کند. در نقد و بررسی تأثیرات رسانه ، تکنوپولی از کلان ترین نظریات موجود است. این نظریه، کنترل فرهنگ و تفکر توسط تکنولوژی جهان امروز را پیش بینی می کند و ابزار مناسب برای بررسی نقش رسانه ها را در اختیار ما می گذارد. در این مقاله، کوشیده ایم تا با استفاده از روش تحلیلی-انتقادی و استفاده از نظریه تکنوپولی نقش رسانه های اجتماعی را در دوران پاندمی کرونا مورد نقد و بررسی قرار دهیم. در ابتدا، نظریه تکنوپولی تبیین شده، سپس نقش و تأثیرات رسانه های اجتماعی در دوران پاندمی کرونا با استفاده از این نظریه مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که نیل پستمن در نظریه تکنوپولی بسیاری از آثار منفی رسانه ها که اکنون با آن رو به رو هستیم را پیش بینی کرده بود و می توانیم این آثار را با توجه به نقد پستمن کاهش دهیم؛ همان طورکه پستمن احتمال می داد، امکان داد و ستد با تکنولوژی و رسانه وجود دارد. در موارد گوناگون، بشر موفق شده است تا تکنولوژی را به خدمت درآورد و از آن در جهت کمک برای رفع مشکلات پاندمی کرونا استفاده کند.
۴.

مطالعه تطبیقی جهان های موازی فیزیک و جهان های ممکن دیوید لوئیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهان های موازی جهان های ممکن مکان - زمان لوئیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۴
در نگاه نخست به نظر می رسد می توان شباهت هایی بین جهان های ممکن مورد نظر لوئیس و نظریه جهان های موازی فیزیک یافت. هر دو این نظریات به امکان وجود جهان هایی بیش از جهانی که در آن زندگی می کنیم، اشاره دارند. پس از رساله اورت، توجه فیزیک دانان به چندجهانی و جهان های موازی جلب شد. اکنون جهان های موازی یکی از نظریه های مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران حوزه فیزیک است. دیوید لوئیس با تکیه بر فیزیکالیسم و رئالیسم موجهاتی از جمله طرفداران نظریه جهان های ممکن است. در این مقاله کوشیده ایم با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی ابتدا مبانی دو نظریه را تبیین کرده و سپس نظریه لوئیس را در مورد جهان های ممکن با توجه به نظریه جهان های موازی مورد بررسی قرار دهیم. هر دو نظریه وجود جهان های دیگر را ممکن می دانند. نظریه لوئیس شش ویژگی اصلی دارد: ۱- وجود و واقعیت جهان های ممکن، ۲- عدم وجود رابطه علی میان جهان های ممکن، ۳- شباهت جهان های ممکن با جهان ما و تفاوت در محتوای جهان ها، ۴- عدم امکان تقلیل جهان های ممکن، ۵- نمایه ای بودن واقعیت و ۶- اتحاد مکان- زمان اجزای هر جهان و مجزا بودن روابط زمان-مکان جهان ها. نتایج پژوهش نشان می دهد در صورتی که جهان های موازی، زمانی به عنوان یک حقیقت علمی مورد تأیید قرار بگیرند، آنگاه ممکن است ویژگی های دوم، سوم و ششم نظریه لوئیس با واقعیت فیزیکی در تضاد قرار بگیرند. در صورت وجود تضاد -به جهت بنیادی بودن این ویژگی ها- نظریه جهان های ممکن لوئیس دچار تزلزل فراوان خواهد شد.
۵.

اخلاق از منظر علامه طباطبائی(ره) و توماس آکویناس

کلید واژه ها: اخلاق علامه طباطبائی توماس آکویناس اخلاق قرآنی اخلاق مسیحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۲۱۱
اخلاق از دیرباز یکی از دغدغه های اصلی بشر بوده است. در پژوهش حاضر اخلاق از منظر علامه طباطبائی و توماس آکویناس بررسی شده است. با بررسی تطبیقی آراء علامه طباطبائی و توماس آکویناس شاهد مشابهت ها و مفارقت های بسیاری خواهیم بود. آکویناس از الهیات و رویکرد عقلی بهره می برد. علامه اخلاق را از جنس حکمت عملی می داند. ایشان در قالب پنج صورت به بررسی اخلاق پرداخته و تبیین می کند: اخلاق فضیلت گرایانه (مختص انسان و موجودات صاحب نفس)، اخلاق پیامدگرایانه (قراردادی)، اخلاق وظیفه گرایانه، اخلاق دینی (ادیان گذشته) و اخلاق قرآنی (هدف از این اخلاق نه رسیدن به سعادت و خوشبختی اخروی بلکه ذات الهی است). در رویکرد آکویناس اخلاق شرط لازم رسیدن به بالاترین درجه سعادت (مشاهده رودررو ذات الهی) می داند و شرط کافی آن فیض الهی و در جهان آخرت قابل دسترسی است. اخلاقی قرآنی علامه طباطبائی، نزدیکی ها و تفاوت هایی با مشاهده رودررو ذات الهی از منظر توماس آکویناس دارد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان