محمدمحسن حسن پور

محمدمحسن حسن پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

زمینه ها و نقش سیاست های دولت در توسعه خلاقیت فرهنگی ایران عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلاقیت فرهنگی تاریخ ایران تمدن اسلامی دوره صفویه سیاست فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۴۹۰
خلاقیت به معنای عام شرط پویایی فرهنگ و تحقق تمدن است. یکی از نقاط قوت تمدن غربی معاصر نیز جذب و به کارگیری نخبگان است. خلاقیت فرهنگی که به تولید محصولات نمادین می انجامد و یکی از انواع خلاقیت است که به ویژه در آثار هنری تجلی می یابد. هدف مقاله حاضر، تبیین مسیر خلاقیت فرهنگی در دوره تاریخی صفویه است. به لحاظ آثار تاریخی و هنری، دوره صفویه در تاریخ میانه ایران کم نظیر است که نشان از توسعه خلاقیت فرهنگی در این دوره می باشد. این مقاله با رویکردی سیاستی به خلاقیت فرهنگی، نقش دولت در گسترش آن را بررسی می کند. سؤال اصلی این است چه سیاست هایی منجر به رشد و توسعه خلاقیت فرهنگی در دوره صفویه شد؟ برای پاسخ به این سؤال زمینه فرهنگی پیشاصفویه که زیربنای سیاست های بعدی قرار گرفته بررسی شده است. همچنین با استناد به گزاره های تاریخی تلاش شده سیاست های فرهنگی و عمومی دولت صفویه که مستقیم و غیرمستقیم بر خلاقیت فرهنگی تأثیر گذاشته اند استخراج و مقوله بندی شود. نتایج این تحقیق که با روش کتابخانه ای انجام شده مجموعه ای از سیاست ها و اقدامات دولت صفویه را شناسایی کرده است که بر گسترش خلاقیت فرهنگی تأثیرگذار بوده اند. سیاست های فرهنگی در چهار مقوله: هویتی، دینی، توسعه ای و حمایتی دسته بندی شده اند. همچنین سیاست تعامل فرهنگی و مواجهه با تنوع فرهنگی نیز به عنوان سیاست های مؤثر بر زمینه تولید و مصرف محصولات فرهنگی و رشد خلاقیت شناسایی شده اند. مجموعه این سیاست های فرهنگی و دیگر سیاست های عمومی در دوره صفویه که به بهبود شرایط اقتصادی و شکل گیری طبقات اجتماعی جدید انجامید به رشد و توسعه خلاقیت فرهنگی منجر گردید.
۲.

واکاوی مزایا و محدودیت های کاربرد نظریه منطقه الفراغ شهید صدر در سیاستگذاری فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۷۵
انقلاب اسلامی به دنبال ایجاد الگوهای جدید، مبتنی بر منابع دینی و جهت گیری های اساسی مذهب تشیع در شیوه های اداره جامعه است. از جمله مهمترین حوزه هایی که در رویکرد حکومت اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد، حوزه سیاستگذاری است. به یک معنا تمام فعالیت حاکمیت در چرخه سیاستگذاری خلاصه می شود. نظریه منطقه الفراغ شهید صدر ابزار مفهومی جالب توجهی برای تشریح حیطه اختیار ولی امر و حاکم جامعه اسلامی در دوره غیبت معصوم عجل الله له الفرج ارائه می دهد. در این مقاله به ضرورت بحث، عمده مطالب پیرامون نظریه منطقه الفراغ مرور شده است.در ادامه حوزه سیاستگذاری عمومی و به طور خاص سیاستگذاری فرهنگی مورد بحث قرار می گیرد تا امکان کاربرد نظریه منطقه الفراغ در سیاستگذاری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران واکاوی شود. بیشتر تلاش های نظری جهت بسط نظریه منطقه الفراغ، متوجه اثبات مشروعیت قانون گذاری در حوزه احکام متغیر توسط ولی امر است و کمتر به شرایط و ضوابط قانون گذاری در این حوزه توجه شده است.در این مقاله ضمن تشریح این ایده، برخی استفاده های ممکن از نظریه منطقه الفراغ و برخی مشکلات تطبیق این نظریه با حوزه سیاستگذاری فرهنگی مطرح می شود. به دو صورت می توان ارتباط حوزه فقه و سیاستگذاری را بررسی کرد، اول زمانی که مبداء حرکت فقه می باشد که در این مقاله تحت عنوان مزایای کاربرد نظریه منطقه الفراغ در سیاستگذاری فرهنگی در هفت عنوان معرفی شده است. صورت دوم، حرکت از مبداء سیاستگذاری است به عبارت دیگر سوالات محتمل بر تطبیق این نظریه با سیاستگذاری فرهنگی است که ذیل پنج عنوان مطرح شده است.
۳.

جایگاه فقهای شیعه در مناسبات دینی و اجتماعی ایران عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عهد صفوی فقهای شیعه مشروعیت صفویه صوفیان منصب ملاباشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۱۲
نهضت دینی صفویه که توانست با تأسیس حکومت و رسمیت  بخشیدن به تشیع به عنوان مذهب رسمی، خدمات بی نظیری به اسلام شیعی در ایران بنماید، زمینه ساز استقرار و قدرت یافتن و کسب موقعیت اجتماعی تدریجی فقهای شیعه در ایران شد. با توجه به پیشینه تصوف صفویه، این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که از منظر کارکرد مشروعیت دینی، فقهای شیعه چه جایگاهی در تعامل با دولت داشتند و قدرت و میزان نفوذ آنها در عرصه اجتماعی، به ویژه برای ترویج و اجرای احکام اسلامی چه میزان بوده است؟ یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که مشروعیت دینی دولت صفویه، تنها برآمده از فقهای شیعه نبود و صفویان، اقتدار دینی خود را از منابع گوناگون، از جمله حمایت جریان تصوف و برخی عناوین قدرت آفرین مانند سیادت و نیابت امام(ع) به دست آورده بودند. برخی شاهان صفوی، جایگاه ویژه ای برای فقهای شیعه قائل بودند و در دستگاه دیوانی نیز مناصب رسمی متعددی به آنها تعلق داشت؛ اما در عمل، قدرت واقعی و نفوذ اجتماعی شاه، قابل مقایسه با هیچ صاحب منصب دیگری نبود و تمایلات شخصی شاه، بر مقدرات کشور حاکم بود. تنها در اواخر دوره صفویه بود که قوام یافتن نهاد دینی قدرتمند و شکل گیری منصب ملاباشی، بر اقتدار فقها افزود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان