تجلّی عنصر عاطفه در تحلیل معناشناسی شعر شاعران روشن دل: بهشت گمشده میلتون و دیوان رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسالت اصلی ادبیّات به ویژه صورت منظوم آن، تأثیرگذاری بر احساس مخاطب است. شعر، معمولاً بازتابی از وضعیّت عاطفی خالق خویش است. بنابراین عنصر احساس و عاطفه به عنوان یکی از ارکان معنوی شعر، مهم ترین عنصر سازنده هنری است و پلی میان جنبه درونی و محیط بیرونی خالق اثر است که بیش ترین تأثیر را بر مخاطب می گذارد؛ بدین جهت بررسی و تحلیل این عنصر نسبت به عناصر دخیل دیگر، ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مضامین و افکار دو شاعر روشن دل، جان میلتون و رودکی، با توجّه به احساس مشترک که برخواسته از نقص فیزیکی بین دو شاعر است، می باشد؛ چنان که تفاوت ها و تشابهات فکری آنان می تواند به شناخت بیش تر منجر شود و نیز به تعاملات میان فرهنگی در جهت نزدیکی تمدّن ها و صلح جهانی کمک کند. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی راه های انتقال عواطف، احساسات، القای معانی و هنر شاعری نظیر تشبیه، استعاره، حس آمیزی و تصویرسازی توأم با آن و... را با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان داد که حس آمیزی و وجود عنصر عاطفه، عمده ترین نقطه اشتراک میان دو اثر و دو شاعر است. این وجه هر دو شاعر را زمانی می توان قوی تر مشاهده نمود که دریابیم حس نابینایی هر دوی آن ها نه تنها محدودیتی در کارشان ایجاد نکرده، بلکه توانسته است تمایزاتی میان این دو شاعر با شعرایی که از حس بینایی برخوردار هستند، ایجاد نماید.