کاربست بُعد شناختی در خوانش گفتمان نامه 31 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
نشانه- معناشناسی که شکل تکامل یافته نشانه شناسی کلاسیک است، فرصتی فراهم آورده تا مطالعه چگونگی تولید، کارکرد و دریافت معنا در نظامی فرآیندی میسر گردد. بر این اساس در روابط نشانه ها فقط به نمایش تولید دال ها و قدرت مدلول ها بسنده نمی شود؛ بلکه علاوه بر آن، شرایط و ماهیت چگونگی شگل گیری گفتمان نیز بررسی می شود. به این ترتیب گفتمان تبدیل به محل ثبت، دگرگونی، تولید، ویرانگری و بازسازی نشانه_معناها می شود و زمینه را برای دستیابی به مفهومی جدید و غیر منتظره ایجاد می کند. در این راستا با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، متن نامه 31 نهج البلاغه با عنوان«وَمِن وَصیَّهٍ لَهُ لِلحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ کَتَبَ إِلَیهِ بِحَاضِرِینَ» به منظور بررسی بُعد شناختی گفتمان از منظر نشانه-معناشناسی انتخاب گردیده است . یافته های پژوهش حاکی از آن است که گفتمان غالب در متن اصلی ، گفتمان شناختی است، چرا که امام به عنوان گفته پرداز در تمام گفتمان از افعال شناختی متعدد بهره گرفته است و برای نیل به آن از ابزار مجاب سازی از نوع گونه تشویقی بیش از سایر شیوه ها بهره جسته اند چرا که فرزندشان به عنوان مخاطب مخالف و مقابل گفتمان نیستند .