علی اکبری چناری

علی اکبری چناری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی لطایف سبعه و پیامبران وجودی هفت گانه از عطار تا شیخ علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لطایف سبعه پیامبران هفت گانه وجودی روح نور محمدیه علاءالدوله ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۵ تعداد دانلود : ۴۲۷
شیخ علاءالدوله (657 736 ه .ق) در آثار مختلف خود به ویژه رسایل فارسی به این مسئله که دل انسان چگونه می تواند جلوه گاه و آینه تجلی جلال و جمال الهی شود، اشاره کرده است و از این رهگذر به «لطایف سبعه» پرداخته است. نظریه لطایف سبعه و تطبیق آن با پیامبران وجودی هفت گانه تاکنون با نام علاءالدوله سمنانی شناخته شده است، اما اینکه آیا تا قبل از وی کسانی دیگری نیز به این مسئله پرداخته اند یا نظریه لطایف سبعه و تطبیق آن با پیامبران وجودی هفت گانه نوآوریِ خود شیخ علاءالدوله بوده است، جای تأمل و بررسی دارد. با بررسی، تحلیل و مقایسه مصنفات فارسی شیخ علاءالدوله با رساله شق الجیب ابن عربی به این نکته رهنمون شدیم که شیخ علاءالدوله علی رغم اختلاف شدید با ابن عربی به ویژه در مسئله وحدت وجود، شدیداً تحت تأثیر او بوده است، تا آنجا که می توان گفت که برخی از مطالب شیخ علاءالدوله درباره لطایف سبعه دقیقاً ترجمه مطالب رساله شق الجیب ابن عربی است. تنها بُعد جدیدی که علاءالدوله بر مباحث ابن عربی اضافه کرده است، علاوه بر شرح و بسط دادن آن ها، تطبیق این لطایف با پیامبران وجود هفت گانه ای است که عطار در مصیبت نامه از آن ها نام برده است. تأثیرپذیری علاءالدوله از عطار را می توان از مقایسه مصیبت نامه با رساله سربال البال به خوبی دریافت که هر دو عارف پس از سیر در عوالم مختلف آفاقی و ناسوتی به این نتیجه می رسند که سالک باید در روح و جان خود که عبارت از نور محمدیه است، سیر کند. ازاین رو، می توان گفت که نوآوری شیخ علاءالدوله در این است که توانسته پیامبرانِ هفت گانه ای را که عطار در مصیبت نامه به آن ها اشاره کرده، با لطایف سبعه ای که ابن عربی در رساله شق الجیب به آن ها پرداخته است، تلفیق کند. علاوه بر این، شیخ علاءالدوله برای اولین بار نظریه تفسیری خود را بر مبنای همین لطایف بنیان گذاشته است. امری که نه عطار و نه نجم الدین رازی در تأویلات عرفانی خود و نه ابن عربی هیچ یک از آن بهره نگرفته اند.
۲.

بررسی تطبیقی مبانی خداشناختیِ دیگردوستی در ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیگردوستی یهودیت اسلام مسیحیت محبت رحمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۸
بحث درباره حقوق دیگری و پاسداشت و نگاه داشت حقوق او از مباحث مهم ادیان الهی است که امروزه نیز جزء دغدغه های مدرن هم شناخته شده است. خدای ادیان ابراهیمی صفات متعددی دارد که رحمت و محبت و خیرخواهی بیش از همه ناظر به توجه او به مخلوقاتش است. رحمت و محبتی که جنبه عام دارد و همه مخلوقاتش را دربرمی گیرد. در یهودیت و اسلام رحمت و محبت جزء صفات بارز خداوند هستند که در هر لحظه و آن از حیات جهان طبیعت و آدمی آنها را یاری می کنند. در سنت مسیحی، خداوند خود محبت است؛ خداوند رحیم و مهربان جهت نجات خلق و رحمت بر او به صورت خدای پسر متجلی شد و برای رهایی بشر از قید گناه به صلیب رفت و بر روی صلیب جان داد. با نظر به درون مایه های متون مقدس ادیان ابراهیمی می توان گفت که به طور قطع «دیگری» تنها محدود به انسان نیست؛ در این متون، با توجه به مبانی دیگردوستی، دیگری شامل خداوند، انسان و سایر آفریده های الهی می باشد. از این رو، انسان دیگردوست کسی است که با انگیزه الهی در راستای کاستن رنج دیگران اعم از همنوع یا سایر مخلوقات قدمی بر می دارد. با این همه، در این متون، بر ارتباط انسان با همنوع بیشترین تأکید شده است. بر اساس متون مقدس ادیان ابراهیمی پدر و مادر همه انسان ها یکی است و همین منشأ واحد، و نیز برابری و اشتراک در انسانیت، مبنای انسان شناختی توجه به همنوع نیز هست . نوشتار حاضر با روش توصیفی و تحلیلی می کوشد تا مبانی خداشناختی این سه دین الهی را بررسی و ربط و نسبت آن را با مبحث دیگردوستی تبیین نماید.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان