اثربخشی روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی روی کیفیت عشق و ناگویی طبعی زنان با آشفتگی زناشویی
حوزه های تخصصی:
آشفتگی زناشویی با تخریب روابط زوجین، می تواند کیان خانواده را دچار فروپاشی نماید. بر همین بنیاد پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت عشق و ناگویی طبعی زنان با آشفتگی زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده زنان با آشفتگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش شمار 30 زن با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 زن). در هر دو گروه آزمایش و گواه سه نفر ریزش داشتند. گروه آزمایش مداخله 8 جلسه ای روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 4 هفته به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش دربرگیرنده کیفیت عشق (استرنبرگ، 1986) و ناگویی طبعی (پارکر، تیلور و باگبی، 1994) بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه وتحلیل نهاده شد. نتایج برآمده از تحلیل داده ها نشان داد که روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت عشق و ناگویی طبعی زنان با آشفتگی زناشویی مؤثر بوده است (0001/0 ≥ p ). بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان درمانی کارآمد جهت افزایش کیفیت عشق و کاهش ناگویی طبعی زنان با آشفتگی زناشویی مورداستفاده گیرد.