سولماز رئوف

سولماز رئوف

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

Classification, Typology, and Relative Chronology of Personal Ornaments from the Ancient Cemetery of Liār-Sang-Bon, Amlash, Iran

کلید واژه ها: Personal Ornaments Cemetery Gilan Amlash Parthian Sasanian

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 147 تعداد دانلود : 810
The Liār-Sang-Bon cemetery is located in Amlash City in Gilan province. During the field research, more than 100  pit graves, catacombs, and jar burials were identified at the cemetery. Some of these graves contained various types of ornaments. The questions which are raised in the current research are as follows: Considering the comparison of the ornaments of the Liār-Sang-Bon cemetery with similar sites, what time frame can be suggested for these data? Based on the discovered decorations, what exchanges did this area have with the surrounding areas? What is the relationship between the use of jewellery and the gender of the deceased in the tombs of Liār-Sang-Bon? It is suggested that the typology and classification of cultural finds obtained from this site and their comparison with other Iranian cultural sites, especially from the first century BC to the fourth century AD, can help us in dating the graves. 
۲.

Evidence from the Asian Economy in Gilan Province (Storage Pit in Shemam Village)

نویسنده:

کلید واژه ها: Shemam Village Rudbar Storage Pit Parthian Asian Economy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 590 تعداد دانلود : 314
Rudbar, located in the south of Gilan, on both sides of the Sefid-rud River, is a mountainous and one of the ancient regions dating back to at least 200,000 years ago. The artifacts obtained from Darband- Rashi Cave, Marlik Hill, Caluraz, Halimehjan, etc. indicate the existence of ancient civilizations in this region, each of which has its own cultural characteristics. Shemam is one of the old villages with a rich cultural history in the highlands of South Rostamabad. The first archeological excavations in this village were carried out under the supervision of Shahidzadeh in 1970 and a big cemetery belonging to the Parthian period was discovered with slum graves. During the earthquake of 1989, this village was severely damaged and the people living there moved to the lower part and Rostamabad. In recent years, people have resumed building houses on their ancestral estates. During these constructions and the statue, which is accompanied by the supervision of cultural heritage experts of Gilan province, traces of a hand-made structure appeared. Therefore, the construction work was stopped and after issuing a permit from the Cultural Heritage Research Institute of the country, number 4002867, in summer 2021, speculation was made in this area under the supervision of Solmaz Raof. This structure is most likely a grain storage pit dug in the heart of the limestone bed. The wall inside the structure is covered with mud and the floor is covered with beaten mud. Other cultural data obtained from this excavation include pottery pieces. According to comparative study and comparison, most of these pieces are related to the Parthian period.
۳.

Angel Rain (Tishtar): Case Study of Boghe of Gilan and Saghanefars of Mazandaran(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 757 تعداد دانلود : 377
The mythical characters with the names of God or angels with multiple hands are seen in different cultures. In a number of religious buildings of Gilan and Mazandaran, there is an iconographic image with upright hands, depicted with inscription, Angel of Rain. In the Iranian mythology, Anahita is a special angel of water, and Tishtar, is the angel of rain. The purpose of this study is to examine the function of multi-handed humanoid characters and motifs in Iranian, Hindu and Buddhist cultures. In all of these cultures, numerous hands indicate helping and hands rising to signify prayer for divine mercy. The purpose of this study is to investigate the function of multi-faceted human characters and motifs in Iranian, Hindu and Buddhist cultures.
۴.

بررسی یافته های فرهنگی (کاشی و سفال) محوطه تاریخی کهنه گوراب، شهرستان املش و پیشنهادی برای گاه نگاری محوطه

کلید واژه ها: کهنه گوراب آل کیا سفالینه های اسلامی کاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 336 تعداد دانلود : 769
محوطه های وابسته به سلسله های محلی در شمال ایران، ازجمله مهم ترین منابع برای درک حاکمیت سیاسی و فرهنگی این منطقه به شمار می رود. دیرپایی برخی از سلسله های محلی موجب شکل گیری استقرارهای قابل توجهی در بسترهای متفاوت محیطی، ازجمله مناطق کوهستانی تا جنگلی گردیده است. کهنه گوراب واقع در دهستان املش شمالی یکی از نمونه های قابل ذکر در این زمینه است. این محوطه، ازجمله مناطق آباد در زمان حکومت آل کیا در شرق گیلان بود. به دلیل توجه باستان شناسان به گورستان های دوران تاریخی و عدم توجه به محوطه های وابسته به سلسله های محلی اسلامی، دانش ما در زمینه محوطه های اسلامی گیلان بسیار اندک است. شناخت و تحلیل موقعیت مکانی و ارتباطی کهنه گوراب به عنوان یکی از بسترهای استقراری تحت سیطره سیاسی-فرهنگی خاندان آل کیا در گیلان انجام پژوهش پیشِ رو را ضروری نموده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش ها برآمده است که، با توجه به یافته های فرهنگی (کاشی ها و سفال ها) محوطه کهنه گوراب املش از منظر گاه نگاری نسبی و در تناظر با متون تاریخی مرتبط، چه بازه زمانی برای این محوطه را می توان پیشنهاد داد؟ و ارتباط درون و برون منطقه ای محوطه کهنه گوراب با محوطه های پیرامونی چگونه قابل توضیح است؟ مهم ترین هدف پژوهش، تبیین گاه نگارانه و هم چنین بررسی روابط فرهنگی درون و برون منطقه ای براساس داده های فرهنگی تعریف شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی-اسنادی و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. نتیجه آن که مهم ترین یافته های فرهنگی محوطه کهنه گوراب، ازجمله قطعات کاشی با لعاب تک رنگ و نقوش گیاهی و هم چنین سفالینه ساده با نقش کنده، گلابه ای، سفالینه لعاب دار با لعاب تک رنگ، نقش کنده زیرلعاب، لعاب پاشیده، اسگرافیتو، نقاشی زیرلعاب مانند فیروزه قلم مشکی، آبی و سفید حاکی از ارتباط فرهنگی با مناطق همجوار خود مانند تپه پنج پیران لاهیجان، شهر اسلامی گسکر، قلعه لیسار تالش (درون منطقه ای) است و هم چنین نشانگر روابط با محوطه های شاخصی چون: آمل، جرجان، نیشابور، ری و ساوه (برون منطقه ای) است. گاه نگاری تطبیقی و مقایسه ای این محوطه نشان داد استقرار دست کم از قرن 3 یا 4 ه .ق.، آغاز شده و تا سده های 8 تا 10 ه .ق.، یعنی هم زمان با حکومت خاندان آل کیا در شرق گیلان تداوم داشته است. با به قدرت رسیدن شاه عباس بزرگ صفوی، کم کم این محوطه اعتبار خود را از دست داد و زلزله های متوالی هم زمان با عصر قاجاریه مزید بر علت گردید و بخش های قابل توجه این محوطه را تخریب نمود.
۵.

نمود هنر شیعی در بقعه های گیلان (با تاکید بر رویکرد مطالعات تاریخ فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بقعه گیلان نقاشی دیواری شیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 270 تعداد دانلود : 776
مناطق شرقی گیلان از جمله اولین مناطقی است که مذهب شیعه در آن رواج پیدا کرد. در تعدادی از بقعه های این مناطق، نقاشی دیواری بر روی گچ شامل شرح مصائب وارده بر امام حسین (ع) و اهل بیت او در روز عاشورا، معراج پیامبر همراه با براق در حال اهدای انگشتری به شیر (حق جانشینی به حضرت علی (ع))، حضرت علی (ع) در حال نبرد با اژدها، امام رضا (ع) به عنوان ضامن آهو، امام کاظم (ع) در زندان هارون و...موجود است. تاریخ های موجود در برخی از این آثار، حاکی از تعلق آنها به دوره قاجار است. اما به نظر می رسد پیدایش دیوارنگاره های بقاع مربوط به دوره صفوی و همزمان با اشاعه ی مذهب شیعه اثناعشری باشد. در پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش ها هستیم: دیوارنگاره های موجود در بقاع در راستای برآورده کردن کدام نیازهای جامعه شکل گرفته است؟ پراکنش بقاع دارای نقاشی در مناطق مختلف گیلان به چه صورت است؟ هدف از این تحقیق مشخص کردن جنبه های مختلف عقاید شیعه بر روی نقوش دیواری بقعه ها است.
۶.

نمودهای تعزیه بر روی نقاشی های دیواری بقعه های گیلان بر اساس دیدگاه پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعزیه بقاع نقاشی دیواری عاشورا گیلان پانوفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 321 تعداد دانلود : 57
تعزیه، نمایشی برای بزرگداشت رشادت امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا و از مهم ترین آیین های مذهبی و کامل ترین گونه نمایش سنتی و مردمی ایران است. تعزیه از نظر لغوی به معنی اظهار همدردی، سوگواری و تسلیت است. شکل رسمی این سوگواری، برای نخستین بار در زمان آل بویه صورت گرفت و در حد فاصل زمانی قرن 11_13 ش عمومیت بیشتری یافت. در استان گیلان، بقعه هایی است که بر دیوار بسیاری از آنها نقاشی هایی بر روی گچ با موضوع شرح مصائب وارده بر امام حسین (ع) و اصحاب ایشان در روز عاشورا و نیز نقوش دیگری چون فرشتگان، معراج پیامبر همراه براق و ... باقی است. تمامی این نقوش با مضامینی که در تعزیه ها مطرح است مشترکند. علاوه بر این تعدادی از مضامین با آنچه در متون تاریخی آمده منطبق نیستند و تنها وجه اشتراک آنها با متون مربوط به تعزیه است. پرسش پژوهش حاضر بدین قرار است: بازتاب مراسم تعزیه در نقاشی های بقعه های منطقه چگونه است؟ عوامل اجتماعی حاکم بر دوره قاجار چه تاثیری در به وجود آمدن این نقوش داشته است؟ هدف از این تحقیق روشن ساختن میزان نمادهای تعزیه در نقاشی های بقعه های گیلان و شرایط اجتماعی حاکم در دوره قاجار است. رویکرد نظری این پژوهش، شمایل نگاری و شمایل شناسی بر اساس دیدگاه پانوفسکی است. با استفاده از این رویکرد، به تفسیر تصاویر موجود بر بقعه های گیلان و ارتباط آنها با یکدیگر می پردازیم. روش تحقیق بر مبنای گردآوری اطلاعات به صورت میدانی (مشاهده بقعه ها) و اسنادی (منابع کتابخانه ای) است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان