بررسی و چهره شناسی امشاسپندان با روی کرد به گاهان زرتشت و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
207 - 249
در نظام باورشناختی مزدیسنان مقوله امشاسپندان نقش و ارج معنوی در ساختار جامعه انسانی دارد. هر انسانی با پیروی از پیام های روحانی امشاسپندان می تواند به جایگاه خوش بختی جاویدان، در جهان خاکی و مینَوی دسترسی پیدا کند. این مقاله با هدف بررسی و چهره شناسی امشاسپندان و صفت هایشان در گاهان و شاهنامه فردوسی به نگارش درآمده است. از این رو کوشش شده است تا با ژرف کاوی در ساختار واژه ها و با شیوه توصیفی، تحلیلی، اسنادی و ارزیابی کمّی، ساختار و شناسنامه مینوی امشاسپندان با نگرش به گاهان اشو زرتشت و تأثیر آن در شاهنامه فردوسی واکاوی و چهره شناسی بشود. لفظ و عنوان کلّی «امشاسپند» در گاهان دیده نمی شود و چینش و سامان ویژه ای ندارد؛ ولی نام هایشان و صفاتشان در جای جای آن گسترده و مشهود است. در گاهان برای شناسایی اهورا-مزدا به شش نام و صفت اوستایی او: «اشه: aša»، «وُهومَنه: vohu-manah»، «خشثرَه: «xšθara»، «آرمئیتی: ārmiti»، «هئوروتات: haur-vatāt» و «اَمِرتات: amərətāt» بر می خوریم. نیز در شاهنامه از نظام امشاسپندی با چینش منظّم، در قالب پنج بیت با نام های پارسی: بهمن، اردیبهشت، شهریور، سفندارمذ، خرداد و مرداد یاد شده-است. در فلسفه گاهان «امشاسپندان» جلوه های فروغ مند اهورا مزدا، راه خداشناسی و دست یابی به آرامش زمینی و مینوی است. این میراث فکری زرتشت و مفاهیم معنوی و مینوی امشاسپندان در شاهنامه، در تار و پود داستان ها و بافت حماسی آن کارکرد بنیادین برای پرورش و سازندگی انسان دارد.