مهران قرائتی

مهران قرائتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

بررسی تاریخی و تبیین جایگاه حرفه​ای و نقش معماران سنتی در فرآیند تحولات معماری و مرمت با تکیه بر منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ معماری ایران معمار ایرانی معمار باشی مباشر بنا پیشه ور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۱۷۵
بر اساس آثار و منابعِ موجود درباره معماری ایرانی، به نظر می رسد بخش زیادی از مطالعات تاریخ معماری ایران متمرکز بر اثر معماری است و توجه به معمار آثار کمتر دیده می شود. همچنین مطالعه سرگذشت این معماری نشان می دهد که در کنار شرایط جامعه و حاکمیت، بنَایان و معماران نیز نقش قابل تأملی در تداوم و تکامل این معماری داشته و دارند. ازاین روی در راستای کمک به شناخت و ارتقاء چنین ظرفیت و توانایی، بررسی زمینه های به حاشیه رفتن معماران سنتی با نگاهی آسیب شناسانه اجتناب ناپذیر خواهد بود. لذا این مقاله با استفاده از روش های توصیفی​تاریخی و مطالعات کتابخانه​ای به بررسی آنچه می پردازد که باعث تغییر نقش معماران سنتی در جامعه معماری و مرمت شده است. در نهایت نیز به جمع بندی این عوامل پرداخته تا زمینه روشنی از دلایل و شرایط رخ داده را بازگو نماید. به طورکلی این پژوهش در راستای پاسخ به این پرسش است که «با توجه به تغییرات نظام و ساختار اجتماعی، به عنوان بخشی از تاریخ معماری ایران، پس از ورود آموزش جدید معماری، تعامل معماران سنتی با این ساختار جدید چگونه بوده است؟». ازاین رو با جستجو در منابع مکتوب و در قالب یک روش توصیفی تاریخی این بررسی​ها در قالب سه حوزه فعالیتی نظارت، طراحی و ساخت انجام پذیرفته است. این پژوهش نشان می دهد به دنبال تغییرات شرایط جامعه و نفوذ معماری مدرن، حوزه فعالیت معماران سنتی در معماری دچار رکود و تقریباً در طراحی و نظارت معماری به مرور جایگاه خود را از دست داده اند ولی در حفاظت از معماری تجربه آنها در معماری گذشته به عنوان نقطه مثبتی تلقی و تلاش شده است از آن بهره گرفته شود. درنهایت با اینکه در حال حاضر در حوزه معماری، بیشتر بنَایان سنتی شناخته می شوند (فقط فعالیت ساختن)؛ ولی در حوزه حفاظت هنوز با نام معماران سنتی نقشی هرچند محدود در طراحی نیز دارند (فعالیت تعمیر و طراحی).
۲.

بازتعریف عرصه میانه در مسکن آپارتمانی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درون و بیرون عرصه میانه مسکن آپارتمانی سلسله مراتب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۶۳۹
انسان در طول دوره زندگی و درهمه حال نیاز به ارتباط با محیط اطراف خود و انسان های دیگر دارد. دامنه این ارتباط درمیان سه عرصه عمومی(خیابان)، میانه و خصوصی(خانه) گسترده شده است. عرصه میانه به مثابه فضای انتقال میان خانه و خیابان است که در محدوده های مسکونی، اتصال دهنده دو عرصه عمومی و خصوصی می باشد، به طوری که از مرز هر خانه در واحد های مسکونی آغاز شده و تا محله و اتصال به فضای عمومی شهر گسترده می شود. امروزه به دلیل محدودیت های زندگی آپارتمانی، از جمله افزایش تراکم واحدهای مسکونی، فضاهای هر واحد مسکونی تقلیل پیدا کرده و عرصه های واسطی که به عنوان حلقه ارتباط دهنده درون و بیرون محسوب می شوند مبهم بوده و یا به فراموشی سپرده شده اند. این پژوهش با مطالعات کتابخانه ای و به روش کیفی درصدد بررسی عرصه میانه و کیفیت آن در مقیاس مسکن آپارتمانی است. از این رو ابتدا براساس ادبیات موضوع به بیان لزوم وجود عرصه میانه در عرصه های زیستی، اهمیت و تأثیر آن بر شکل گیری روابط فضایی و اجتماعی ساکنین واحدهای مسکونی پرداخته می شود. در ادامه مقایسه محدوده عرصه میانه ی خانه های سنتی و خانه های حیاط دار با الگوی رایج در آپارتمان های مسکونی نشان می دهد، محدوده عرصه میانه در مسکن آپارتمانی از پیوستگی لازم برخوردار نیست. از این رو عرصه میانه در سه بخش «رسش به آپارتمان»، «رسش به هر خانه» و «درون هر خانه» بازتعریف شده است. بازتعریف این بخش ها به همراه ارائه راهکارها نشان می دهد، پیوستگی فضایی و اجتماعی عرصه میانه موجب کاهش «خوی خیابانی» افراد و افزایش آرامش روانی در لحظه ورود به خانه خواهد شد. در واقع پیوند با حیاط اصلی،ایجاد فضاهای پویا و مرتبط با بیرون در دسترسی طبقات (کوچه ای در ارتفاع) و الگوی حیاط میانی موجب پیوند فضایی، بصری و اجتماعی با درون خانه و بالعکس خواهد شد. 
۳.

تبیین نظام حاکم بر اقدامات حفاظتی معماران بومی با بهره گیری از دانش ضمنی معماران در جنوب خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میراث معماری اقدام حفاظتی معمار بومی دانش ضمنی جنوب خراسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۱۷۴
نقش و اهمیت معماران بومی در خلق و تداوم معماری، قابل چشم پوشی نیست. این نقش، تنها منحصر به تولید اثر معماری نبوده و اقدامات تعمیراتی و حفاظتی را نیز شامل می شده است؛ به طوری که آنها را می توان منابعی مهم برای شناسایی نظام حاکم بر اقدامات حفاظتی در گذشته دانست. علی رغم این موضوع، معماران به عنوان اصلی ترین عاملان اقدام، واسطه انتقال دانش معماری به نسل های بعد و یکی از منابع شفاهی معماری و حفاظت، کمتر مورد استناد قرار گرفته اند؛ این در حالی است که دانش حاصل از تجارب ایشان، به عنوان دانش ضمنی حفاظت و بخشی از میراث ناملموس، قابل توجه است. مقاله پیش رو با تمرکز بر فهم این دانش ضمنی، به دنبال"تبیین نظام حاکم بر یک اقدام حفاظتی در میراث معماری" است که در راستای پاسخ به پرسش"تفکر و نظام حاکم (شرایط، اهداف و پاسخ ها) برای اقدام حفاظتی از منظر معماران بومی چیست و چه اجزایی دارد؟" شکل گرفته است. در جهت دست یابی به این هدف، در قالب یک مطالعه کیفی و با بررسی میدانی، داده های حاصل شده از طریق مصاحبه (گفتگو) نیمه ساختاریافته با گروهی از معماران بومی جنوب خراسان، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. روش پژوهش مورد استفاده، برگرفته از روش نظریه زمینه ای است که با کُدگذاری و دسته بندی مؤلفه های ذهنی معماران در زمینه حفاظت فراهم شده است. پژوهش نشان می دهد دلایلی هم چون؛ نیازهای تعمیراتی، عدم پایداری، شرایط اضطراری کالبد، نیازهای روز و باورها و اعتقادات در کنار تأثیر شرایط زمینه (تغییر در مصالح و شیوه معماری، ارزش ها و باورها، هنجارها، مسائل و محدودیت ها) و دخیل (که شرایط معمار، نقش اصلی را در آن ایفا می کند)، منجر به اقدامات حفاظتی شده اند. هم چنین چگونگی تأمین هدف "پایداری در سازه و تداوم در عملکرد"، از طریق راهبردهای عمل-تعامل مانند تعمیر، نو ساختن، به روز رسانی و دوباره ساختن شناسایی شده است. در نهایت نیز با بررسی نتایج حاصل، تفکر حاکم بر اقدامات حفاظتی در جنوب خراسان مورد توجه قرار می گیرد.
۴.

مطالعه تطبیقی خانه های بازرگانان ارمنی و مسلمان اصفهان سده های یازدهم تا سیزدهم هجری قمری با نگاه به عوامل اعتقادی و اجتماعی تأثیرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه سنتی ایرانی اصفهان سبک صفوی شیوه اصفهانی بازرگانان ارمنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
خانه پدیدهای است حاصل کنش عوامل گوناگون؛ که فرهنگ و اجتماع در شکلدهی آن سهمی بزرگ دارند. در جوامع سنتی، این اثرپذیری در بُعد فرهنگی بسیار بیش از امروز بوده که نتیجه، همسازی بیشتر با ساکنان و شرایط آنان بوده است. شناخت جنبه های این بَرهمکنش میتواند زمینهساز به کارگیری آن مطابق با امروز باشد. از سوی دیگر، خانه های یک دوره تاریخی روشنکننده برخی جنبه های شرایط اجتماعی زمان خود نیز هستند. این پژوهش بهمنظور شناخت چگونگی تأثیرگذاری شرایط اجتماعی و اعتقادی ساکنان بر معماری و بهویژه سازماندهی فضاهای خانه های سنتی ایران در اصفهان عصر صفوی و دوره پس از آن شکل گرفته است. پرسش این است که چه تفاوتهایی در سازماندهی و تزئینات خانه های بازرگانان مسلمان و ارمنی اصفهان در دوران حاکمیت سبک صفوی بوده است؟ اصول انتخابشده براساس منظر فرهنگی و اجتماعی و نیز آرای راپوپورت است که عوامل فرهنگی و اجتماعی را در شکلدهی بنا در اولویت و مهمتر از اقلیم، فنآوری و مواد ساختمانی میداند. این پژوهش با روش تاریخی - توصیفی و با هدف توسعهای و با بهرهگیری از اسناد، مطالعه میدانی و مصاحبه انجام شده است و یافته ها طبق روشی کیفی و از طریق مقایسه و تفسیر تحلیل شدهاند.نتیجهگیری پس از تقسیم یافته ها به دو دسته کلی صورت گرفت: اصول اخلاقی و اعتقادی همچون محرمیت که چگونگی رعایت آن بسته به دین متفاوت بوده است و زمینه اقتصادی و اجتماعی که در دو دوره از حیات شهر اصفهان بررسی شد. مساعدشدن وضعیت سیاسی-اجتماعی کشور، سطح امنیت و بالا رفتن درآمدهای عمومی در این دو دوره زمینه ساخت خانه هایی را فراهم آورد که وسعت و تزئیناتشان در دوره های آشفته پیش از آن نظیر نداشت. خانه های مورد بررسی ارامنه مربوط به دوره اول (عصر صفویان) و خانه های مسلمانان مربوط به دوره دوم هستند که بهدلیل تفاوت شرایط زمان، هرگز ازلحاظ ساخت و تزئینات، همپایه سرای بازرگانان ارمنی نیستند.نتایجی که بهدست آمد، بهطور کلی نشاندهنده تأثیر آشکار شرایط اجتماعی در تفاوتها بود. اما موارد فرهنگی و اعتقادی که هر بار خود را بهگونهای نشان میدهند، اثر عمیقتر و ظریفتری دارند که معمولاً در نگاه اول دیده نمیشوند. شکلگیری این الگوی ساخت براثر سالها تجربه و اصلاح براساس روش و شرایط زندگی بوده است.
۵.

اهمیت خلوت بیمار در طراحی معماری محیط های درمانی به منظور ارتقاء کیفیت درمان و بهبودی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلوت بیمار بستری فضای درمانی درمان معماری فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
خلوت به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان اهمیت به سزایی در سیستم مراقبت های بهد اشتی د ارد و برآورد ه نشدن آن استرس بسیاری به بیمار وارد می کند که در روند بهبود ی اش تأثیر نامطلوبی خواهد گذاشت. بسیاری از صاحب نظران اخلاق پزشکی برآوردن خلوت را ستون اصلی ارائه مراقبت های درمانی می د انند. تحقیقات در ایران و سراسر دنیا نشان د اد ه است که علی رغم آنکه پرستاران و د یگر کارکنان بر این باورند که خلوت بیماران رعایت می شود ولی بیماران از میزان خلوت خود راضی نیستند. این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که خلوت بیماران چگونه می تواند در ارتقای نظام درمان و بهبود ی اش مؤثر واقع شود و جایگاه معماری در تحقق خلوت لازم برای بیمار چیست؟ این مطالعه با رویکرد کیفی از تکنیک مطالعه کتابخانه ای و سپس مشاهد ه در دو بیمارستان انتخابی گودرز و مرتاض در شهر یزد برای یافتن نکاتی در رابطه با خلوت بیماران بهره می گیرد. در نهایت دو گروه از بیماران بستری انتخاب شدند و مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت. نتایج نشان می د هد که خلوت در فضاهای درمانی تابع شرایط فرهنگی، نوع و شدت بیماری، روحیات فرد ی، طول زمان بستری، روش ارائه خدمات، فعالیت های کادر پزشکی و موارد ی از این قبیل است که طراح فضاهای درمانی باید آنها را در نظر بگیرد و راهکارهای معمارانه ای در برآوردن خلوت لازم برای بیمار بستری خلق کند.    

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان