ریشه های بحث از سوژه در ساختارگرایی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
735 - 709
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تلاش برای فهم چگونگی حدود عاملیت سوژه در نظریه ساختارگرایی تکوینی است که در جامعه شناسی و نقد ادبی از سوی لوسین گلدمن مطرح شد و یکی از نظریه های کاربردی در این زمینه به شمار می آید. مقاله با بهره گیری از روش تحلیل متون در پی پاسخگویی به پرسش درباره نقش سوژه از حیث تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری در نسبت با ساختار از دیدگاه ساختارگرایی تکوینی است. در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که سوژه ساختارگرایی تکوینی، در قامت فاعل فرافردی با فاصله گرفتن تدریجی ناگزیر از عاملیت مطلق و تابعیت ساختاری غیرکنشمند، به رابطه دیالکتیکی تکوینی با ساختار رسیده و در جریان شکل گیری آگاهی طبقاتی و تجلیات عینی آن، در چرخه پی در پی بازآفرینی و بازبینی، همواره در حال تکوین و دگرگونی است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در فاصله ساختارگرایی تا پساساختارگرایی، میدان دیالکتیک ساختارگرایی تکوینی با تلفیق نظریه جامعه شناختی لوکاچ و نظریه روان شناختی پیاژه و با بهره گیری از اندیشه های افرادی همچون هگل، فروید و نیچه به دنبال یافتن راهی میانه برای رهایی سوژه در عین پذیرش تأثیر محدودیت های ساختاری است؛ و با افزودن مفهوم تکوین به نظریه ساختارگرایی در تلاش برای به تصویر کشیدن رابطه سوژه و ساختار و محصولات عینی این رابطه است که در نظریه گلدمن به طور ویژه، بر آفرینش ادبی تأکید شده است.