نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقابله های معنوی در رابطه بین سابقه آسیب و نشانه های شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه رابطه بین سابقه آسیب (History of trauma) و نشانه های شخصیت مرزی (Symptoms of borderline personality) به خوبی تأیید شده است، اما توجه اندکی به نقش عوامل میانجی این رابطه شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation strategies) و مقابله های معنوی (Spiritual coping) در رابطه بین سابقه آسیب و نشانه های شخصیت مرزی بود. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 200 زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر نیشابور به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس شخصیت مرزی (Borderline Traits Scale یا BTS)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ)، پرسشنامه سابقه آسیب (Trauma History Questionnaire یا THQ) و پرسشنامه مقابله معنوی (Spiritual Coping Questionnaire یا SCQ) را تکمیل کردند. داده های پژوهش به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL و با استفاده از روش همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مدل ارائه شده در مورد نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان و مقابله های معنوی در رابطه بین سابقه آسیب و نشانه های شخصیت مرزی از برازش قابل قبولی برخوردار است. بعلاوه، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و مقابله های معنوی منفی میانجی رابطه بین سابقه آسیب و نشانه های شخصیت مرزی هستند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بر اهمیت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و مقابله های معنوی منفی در ایجاد نشانه های شخصیت مرزی پس از آسیب تأکید دارد.