مقاله مروری: طرح سلامت روان شهری: توسعه همکاری بین بخشی، نقش محوری پزشک خانواده برای مدیریت بیماران شدید روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: برنامه بهداشت روان در کشور ایران از سال 1367 تصویب و در نظام مراقبت های اولیه به ویژه در مناطق روستایی ادغام شد. این برنامه طی چند دهه گذشته توسعه زیادی یافته است. با توجه به تغییرات جمعیت شناختی در کشور وگسترش زیاد شهرها نیاز به برنامه ای منسجم برای ارائه خدمات سلامت روان در مناطق شهری احساس شده است. هدف از انجام این مطالعه ارائه الگویی کاربردی برای خدمات سلامت روان در بیماران مبتلا به اختلالات روان پزشکی شدید در مناطق شهری بود. مواد و روش ها: این طرح بر اساس مرور منابع، استفاده از بهترین شواهد، الگوی سازمان جهانی بهداشت، خدمات موجود در کشور، همکاری بین بخشی، شرح وظایف سازمان های ذی نفع، برخورداری از نظرات متخصصان و صاحب نظران ملی و بین المللی تدوین شد. در این الگو خدمات بهداشت روان شهری برای جمعیت صدهزار نفری برآورد شده است. یافته ها: الگوی تدوین شده برای ارائه خدمات فوری روان پزشکی انسجام بیشتر و افزایش ظرفیت آموزشی و مهارتی میان کارکنان سرویس های 110، 115 ،123 و 1480 و نیز فضایی برای بستری سه تا پنج بیمار اورژانسی در جنب بیمارستان عمومی را پیشنهاد می کند. نظر به بیماردهی جمعیت صدهزار نفری، به خدمات جامعه نگر شامل دو تا سه تیم ویزیت در منزل برای پوشش هشتاد بیمار برای هر تیم و سه مرکز روزانه برای ارائه خدمات به چهل بیمار نیاز خواهیم داشت. در صورت ایجاد خدمات جامعه نگر، برای ارائه خدمات بستری به دوازده تخت حاد روان پزشکی و پنج تخت برای بستری میان مدت توان بخشی نیاز داریم. از نظر اشتغال و اسکان نیز به ترتیب پنجاه بیمار نیاز به اشتغال حمایت شده خواهند داشت و دو آپارتمان به مساحت حدود 60 متر برای اسکان حدود هشت نفر نیاز خواهد بود. تهیه و ارائه خدمات گفته شده نیاز به مشارکت همسو میان سازمان های ذی نفع دارد. پزشک خانواده در استمرار خدمات درمانی به بیماران شدید و خفیف روان پزشکی تحت نظارت مستمر متخصصین نقش مهمی ایفا خواهد کرد. نتیجه گیری: برای رسیدن به الگوی مطلوب خدمات سلامت روان در شهرها به گونه ای که بتواند خدمات جامع به بیماران در سطوح مختلف از پیشگیری و مراقبت تا درمان و بازتوانی را ارائه کند، نیاز به هماهنگی بین سازمان های ارائه دهنده این خدمات دارد. برای ایجاد چنین شبکه ای، استفاده از خدمات موجود، بار مالی و ساختاری کمی را به سیستم مدیریتی سلامت روان کشور تحمیل خواهد کرد.