لیلا مشکانی

لیلا مشکانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

مدل سازی و سطح بندی مقولات مؤثر بر فرم چشم انداز جغرافیایی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چشم انداز جغرافیایی دیمتل فازی تحلیل ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۸۷
چشم اندازها را نمی توان تنها بسامدهای مبهم جغرافیایی که به وسیله روش های عینی، قابل توصیف باشند، تبیین کرد، بلکه آنها سوبژه های واقعی قابل مشاهده و تجربه ذهنی هستند که با دریافت هنری و زیباشناختی، تجزیه، تحلیل و مقایسه، قابل استنباط هستند. بدین سان می توان شناخت عناصر پیدایی، شکل گیری و توسعه هر چشم اندازی را آینه تمام نمای دانش، فرهنگ و ادراکات بشری در جغرافیا دانست. مبنی بر چنین برداشتی است که در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تلفیقی از تکنیک های تحلیل محتوای عمقی و عملیات نرم مبتنی بر فلسفه تفسیرگرایی با رویکرد کیفی-کمی به سؤال چرایی پیدایش هر چشم انداز جغرافیایی(شهری) پرداخته شود. بدین ترتیب با تحلیل محتوای منابع چاپی در این حیطه 14 مقوله استخراج گردید، که متخصصان با استفاده از پرسشنامه ارزیابی به سؤالات مربوط به نقش هر یک از مقولات پاسخ دادند. در نهایت پس از جمع آوری پرسشنامه ها از میان 10 متخصص علوم جغرافیا با کمک تکنیک دیمتل فازی روابط موجود مابین مقولات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سرانجام به سبب نقص این تکنیک در سطح بندی، به کمک تکنیک ساختاری تفسیری سطوح اثرگذاری مابین مقولات مشخص گردید. نتایج بیانگر آن است که مقوله جهان بینی به عنوان متغیر مستقل سیستم چشم انداز جغرافیایی مطرح می شود. در سطوح دیگر، آگاهی، اندیشه فلسفی و اندیشه سیاسی جامعه مدنی قرار دارند که بعنوان مبنایی برای چشم انداز جغرافیایی محسوب می شوند. در این میان متغیرهای چشم انداز زمینه ای، حکمروایی، ابعاد فرهنگی، بستر اجتماعی بعنوان متغیر تعدلیگر سیستم چشم انداز جغرافیایی تعریف می گردند. از تعامل مجموعه متغیرهای ذکر شده، متغیرهایی چون سازماندهی فضای زیستی، خوانش فضای زیستی، توافق حوزه عمومی و خصوصی و تاب آوری اجتماعی حاصل می گردد.
۲.

مبادی و مقولات گفتمان مدنیّت انسانی در شکل دهی به چشم انداز جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چشم انداز جغرافیایی مدنیّت انسانی جهان بینی فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۹۶
واژه چشم انداز امروزه دارای مصادیق گسترده و ژرف تری نسبت به گذشته است. در قرون وسطی این کلمه با ریشه آلمانی در معنای «منطقه» و «قلمرو» به کار می رفت. پس از قرن 15 میلادی چشم انداز مبدل به یک ژانر تصویری شد؛ اما امروزه چشم انداز یک تعبیر علمی است که نه تنها به وصف یک نمود می پردازد، بلکه آزمونی ذهنی، زیباشناختی، هنری و وجودی است که پیوسته در حال دگرگونی است. بنابراین هر چشم انداز جغرافیایی خود می تواند بیانگر داستانی از تمدن، فرهنگ، اجتماع و ایدئولوژی گروه های انسانی باشد. در این نگاه است که امروزه چشم اندازسازی و تأکید بر چشم انداز، عناصر پیدایی و تعامل هریک با کل مجموعه و تأکید بر نقش صانع مردمی در بازآفرینی آن جزو اصول لاینفک هر نظام برنامه ریزی شهری محسوب می گردد. مطالعه حاضر نیز مبتنی بر همین اهمیت با بهره گیری از فلسفه تفسیرگرایی و رویکرد کیفی و کاربست تکنیک تحلیل محتوای عمقی از طریق احصاء مضامین و مفاهیم و مقوله سازی به وسیله کدگذاری باز، مقوله بندی،کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، سعی در واکاوی عوامل موثر مدنیّت انسانی بر چشم انداز جغرافیایی دارد. نتایج این وارسی که از نمونه هدفمند و اطلاعات محور از میان منابع چاپی در حیطه مدنیّت انسانی و چشم انداز جغرافیایی استفاده شد. بیانگر اهمیت و نقش 10 مقوله مؤثر مدنیت در شکل پذیری چشم انداز جغرافیایی است که ما را به تعریف چشم انداز جغرافیایی نشأت گرفته از جهان بینی، اندیشه سیاسی، اندیشه فلسفی، آگاهی، توافق حوزه خصوصی و عمومی، ابعاد فرهنگی، تاب آوری اجتماعی، حکمروایی، بستر اجتماعی ، ملاحظات اخلاقی رهنمون می سازد.
۳.

ساختار کالبدی فضایی شهر ایرانی عصر ناصری از منظر سیاحان غربی (12275 1227)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قاجاریه عصر ناصری شهر ایرانی ساختار کالبدی سیاحان غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۳۷۴
شهر ایرانی در ایام سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به رغم حفظ ساختار کالبدی سنّتی، در اثر آشنایی با الگوهای معماری غربی و ورود تأسیسات تمدنی جدید به کشور، به آرامی مسیر تغییر را پیش گرفت و عناصری از تجدد را در خود نمایان ساخت که در گزارش های سیاحان دیدارکننده از ایران بازتاب یافته است. این مقاله با رویکرد تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی با استناد به متون سفرنامه ای در صدد ارائه تصویری از صور کالبدی شهر در عصر ناصری از دیدگاه سیاحان غربی است و در آن، چگونگی انتقال عناصر سازه ای غرب به ایران در ابتدای سلطنت وی مطرح شده است؛ پدیده ای که به تدریج ابتدا به تحولات محتوایی شهر و سرانجام به تحولات کالبدی آن انجامید. یافته پژوهش نشان داده که شهر ایرانی این عصر با تحولات فضای کالبدی و محتوایی همراه شده است. تحولات کالبدی آن، درون مایه تجدد غرب را به همراه داشته و عناصر محتوایی آن، متأثر از مکتب تهران بوده است.
۴.

ساختار کالبدی- فضایی شهر ایرانی عصر ناصری از منظر سیاحان غربی (1275- 1227ش)

کلید واژه ها: قاجاریه عصر ناصری شهر ایرانی ساختار کالبدی سیاحان غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۵
شهر ایرانی در ایام سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به رغم حفظ ساختار کالبدی سنّتی، در اثر آشنایی با الگوهای معماری غربی و ورود تأسیسات تمدنی جدید به کشور، به آرامی مسیر تغییر را پیش گرفت و عناصری از تجدد را در خود نمایان ساخت. در فضای کالبدی شهر این دوره، بناهای جدیدی در کنار بناهای قدیمی قد برافراشتند که چهره شهر را دگرگون کرد و در گزارش های سیاحان دیدار کننده از ایران بازتاب یافته است. این مقاله با رویکرد تاریخی به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای با استناد به متون سفرنامه ای و اهتمام به شاخص های شکلی و محتوایی در صدد ارائه تصویری از صور کالبدی شهر در عصر ناصری از دیدگاه سیاحان غربی است. در این پژوهش با ارائه صور گوناگون ساختار کالبدی شهر عصر ناصری، چگونگی انتقال عناصر سازه ای غرب به ایران در ابتدای سلطنت وی مطرح شده است، پدیده ای که به تدریج ابتدا به تحولات محتوایی شهر و سرانجام به تحولات کالبدی آن انجامید. یافته پژوهش نشان داده که شهر ایرانی این عصر با تحولات فضای کالبدی و محتوایی همراه شده است. تحولات کالبدی آن درون مایه تجدد غرب را به همراه داشته و عناصر محتوایی آن متأثر از مکتب تهران بوده است و سرانجام به دوران انقطاع تاریخی در شهرسازی ایرانی- اسلامی رسیده است. 
۵.

تحلیلی بر جغرافیای ادیان و مذاهب در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران باستان جغرافیای مذاهب ایدئولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۴۱
با وجود جایگاه خاص ایدئولوژی و اعتقادات دینی در خلق فضاهای انسانی، تحقیقات اندکی در رابطه با تحلیل پراکندگی ادیان و مذاهب و نقش مهم آن در شکل گیری فضاهای انسان ساخت در مباحث جغرافیای انسانی انجام گرفته است.در واقع در ساخت قلمروهای انسانی بیش از هر چیزی این نظام ارزشی،تفکربشری ،اخلاقیات و ایدئولوژی حاکم بر جوامع است که مؤثر واقع می شود، اما مقدم بر آن توجه به تأثیر محیط طبیعی در شکل گیری ، تکامل و گسترش این نظامات نظر برخی جغرافیایی را به خود جلب کرده است؛ به گونه ای که برخی تنها ریشه مذاهب را در شرایط محیطی جستجو می کنند. از جمله ضعف های جغرافیای انسانی در کشور ما ، نبود دیدگاه فلسفی تبیین کننده رابطه متقابل فضادر شکل گیری ایدئولوژی و تاثیر انکارناپذیر مذهب در ساخت و بازساخت فضاهای جغرافیایی می باشد.کشور ایران با توجه به قدمت تاریخی و ویژگی های خاص جغرافیایی خود، زادگاه بسیاری از افکار و ایدئولوژی ها و محل تصادم آنها می باشد.در نتیجه برای شناخت بهتر فضاهای زیست در این سرزمین به ناچار باید بادیدی وسیع و به دور از تعصب، رابطه محیط طبیعی را با مجموعه ارزش هایی که تحت عنوان ادیان و مذاهب از آن یاد می شود، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.بر این مبنا تحقیق حاضر با هدف بررسی و تحلیل شکل گیری و گسترش مذاهب ایران باستان با رویکردی جغرافیایی انجام گرفته است .و از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی است.آنچه به عنوان نتیجه گیری از این تحقیق می توان استنباط کرد این است که در شکل گیری ، تکامل و گسترش مذاهب ، نه تنها عوامل مکانی وجغرافیایی ، بلکه شرایط و تحولات اقتصادی، اجتماعی، روابط ملل و مناسبات قدرت مؤثر بوده و این عوامل نیز خود از نقش آفرینی گرایشات مذهبی تاثیر پذیرفته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان