همبستگی میان شاخص های اثرگذاری پژوهشی: تحلیل عاملی شاخص های دگرسنجی و استناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اشتراک ساختاری دگرسنجه ها و استناد، درک و شناسایی سنجه های مشابه و ابعاد مختلف اثرگذاری آنها، و دسته بندی تجربی انواع دگرسنجه ها از طریق تفسیر و ترکیب منطقی شاخص ها. روش شناسی: نمونه ای هدفمند از مقالات مجلات زیرمجموعه کتابخانه عمومی علم (پلاس) منتشرشده در سال های 2010 تا 2012 به روش تحلیل استنادی مطالعه و از روش تحلیل عاملی برای شناسایی اشتراک ساختاری میان سنجه های مختلف و دسته بندی آنها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی به استخراج مدلی متشکل از 3 گروه عاملی منجر شد که درمجموع، قادر به پیش بینی حدود 53 درصد از واریانس متغیر مکنون، یعنی «تأثیر بروندادهای پژوهشی» است. به نظر می رسد مدل تجربی به دست آمده با مدل نظری پیشنهادی «جانپینگ و هوکیانگ» انطباق دارد. نتایج نشان می دهد نوع تأثیر، گستره، و عمق آن در سه گروه شناسایی شده، متفاوت است. گروه نخست، «تأثیر در سطح دریافت»، گسترده ترین و در عین حال، کم عمق ترین تأثیر را نشان می دهد. این سطح را بیشتر می توان سطح «مصرف» نامید که لزوماً به «استفاده» منجر نمی شود. در نقطه ای دیگر از این پیوستار تأثیر، سطح «تأثیر در سطح رسانه های اجتماعی» قرار دارد که بعد از مصرف، سطحی بالاتر از تعامل با متن را بازنمون می کند. این سطح به لحاظ گستره افراد، محدودتر؛ اما به لحاظ عمق تأثیر، قوی تر از سطح پیشین است. در قطب دیگر این پیوستار، «تأثیر در سطح کاربرد» قرار دارد که پس از مطالعه و تعامل عمیق تر با متن و گزینش آگاهانه آن روی می دهد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان دهنده توانمندی دگرسنجه ها در سنجش انواع اثرگذاری در گستره و عمق های متفاوت است. این نتایج می تواند از طریق شناسایی سرشت تأثیراتی که شاخص ها بازنمایی می کنند، شناخت روابط میان آنها، و غلبه بر تعدد و آشفتگی آنها در افزایش دقت ارزیابی پژوهش مؤثر واقع شود.