نسیم عبدالله زاده

نسیم عبدالله زاده

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه کردستان (نویسنده مسئول).

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

اتنوگرافی انتقادی کالایی شدن آموزش (مورد مطالعه: مناطق حاشیه نشین شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتنوگرافی انتقادی عدم دسترسی همگان به آموزش کالایی شدن آموزش مناطق حاشیه نشین نابرابری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 904 تعداد دانلود : 345
مقدمه : یکی از تغییرات مهم در چند سال اخیر که نهاد آموزش و فلسفه آن را به عنوان یک ابزار برای ایجاد تغییرات مهم و سازنده، دستخوش تحول کرده است، «کالایی شدن» آن است. مفروضه ای که به سبب آن دسترسی به فرصت ها و امکانات آموزشی برابر از بین رفته است. در پژوهش حاضر با درنظرداشتن رویکردها و نظریات مارکس، لوکاچ و پولانی درمورد کالایی شدن درصدد صورت بندی نظری و تجربی این مفهوم در مناطق حاشیه شهر سنندج برآمدیم. روش : روش مورد استفاده، مردم نگاری انتقادی برگرفته از روش شناسی پنج مرحله ای کاراسپیکن است که در پی نقد و تغییر وضع موجود قرار دارد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با ۳۵ نفر از معلمان و مدیران آموزشی شهر سنندج صورت گرفته است. در تحلیل مصاحبه ها از تحلیل تماتیک و برای اعتبار آن ها از اعتبار تفسیری استفاده شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد داده های مونولوگ محور (مفروضات اولیه و کلی پژوهشگران) با داده های به دست آمده از مصاحبه ها (دیالوگ محور) همخوانی داشتند و آن ها را تأیید کردند. تفسیر مفاهیم حاصل از داده ها، حاکی از چهار مقوله ثانویه تمایز به میانجی آموزش، تمایل به خصوصی سازی آموزش در مناطق شمال شهر، کاهش دسترسی به امکانات و فرصت های آموزشی در مناطق حاشیه و تله محرومیت فقر در مناطق حاشیه نشین است که شهر سنندج و به ویژه مناطق حاشیه آن را با چالش نابرابری آموزشی مواجه ساخته است. نتیجه گیری : نتایج نشان از عدم دسترسی همه به آموزش و تشدید نابرابری ناشی از آن مقوله هسته ای است که نشان از ایجاد نابرابری شدید و تشدید آن به وسیله کالایی شدن آموزش دارد.
۲.

خصوصی سازی مدارس و بازتولید نابرابری آموزشی: برساخت تجارب مدیران مدارس سطح متوسطه شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خصوصی سازی نابرابری آموزشی مدیران آموزشی نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 189 تعداد دانلود : 328
یک سیستم آموزشی عادلانه میتواند تأثیر نابرابری های اقتصادی و اجتماعی را جبران کند و به افراد اجازه دهد از آموزش و تعلیم صرف نظر از پیشینه و زمینه خود بیشترین بهره را ببرند به موجب قانون اساسی در ایران، آموزش تا سطح متوسطه رایگان است اما به واسطه خصوصی سازی این امر محقق نشده بلکه سبب بازتولید نابرابری آموزشی گردیده است. بر همین اساس، چهارچوب نظری این پژوهش، نظرات بولز و جینتیس؛ ایده ی ناسازگاری/ توافق، بوردیو و نظریه بازتولید؛ مایکل دبیلو. اپل؛ پداگوژی انتقادی بوده که یک بینش انتقادی نسبت به نابرابری آموزشی ارائه می دهند. بنابراین، تجارب مدیران مدارس متوسطه شهر سنندج را مبنای تحلیل نظری و تجربی برای تشریح وضعیت زمینه ای، علی، مداخله ای چگونگی بازتولید نابرابری آموزشی قرار دادیم به موجب آن با ۳۰ نفر از مدیران آموزشی مصاحبه و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مداوم و مقایسه ای داده ها استفاده شد. نتایج نشان دادافزایش هزینه های تحصیل به عنوان ایجادکننده ی شرایط زمینه ای توأمان با برون سپاری آموزش دولتی و کاهش عدالت آموزشی به عنوان شرایط علی ایجاد نابرابری آموزشی عمل کرده اند. همچنین اقتصاد محور شدن مدارس خصوصی به عنوان شرایط مداخله گر در ایجاد تمایز بخشی آموزشی در سطح فردی، خانوادگی و فضایی-منطقه ای شهری دیگر پیامد نابرابری آموزشی است. برای جلوگیری و ممانعت از پیامدهای حاصل از خصوصی سازی آموزش به مثابه بازتولید نابرابری و تمایز بخشی، مدیران آموزشی در مدارس به اتخاذ راهبردهای تقویت تعامل با دانش آموزان و والدین و جبران کمبودهای آموزشی دست زده اند
۳.

تحلیل روایتِ زنان از نابرابری های جنسیتی در میدانِ آموزش مورد مطالعه: زنانِ مناطقِ حاشیه ای نایسر ِشهرِ سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نابرابرهای جنسیتی میدان آموزش مناطق حاشیه ای تحلیل روایت مضمونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 863 تعداد دانلود : 203
هدفِ پژوهش حاضر، ارائه روایت های زنانِ از نابرابرهای جنسیتی در میدانِ آموزش است تا بتوان عوامل و مکانیسم های این نابرابری را در مناطقِ حاشیه ای نایسر ِشهرِ سنندج شناسایی و تحلیل نمود. برای این منظور از سه دیدگاه فمینیستی، بوردیویی و چافتز برای مبانی نظری سود جسته و از روشِ تحلیلِ روایتِ مضمونی که در آن عدم قطعیت، پیچیدگی و تضادها و دوگانگی را برنمی تابد و زندگی و موقعیت فرودست زنان را نشان می دهد، استفاده شده است. با 18 نفر از زنانی که تجربه زندگی و آموزش در نایسر را داشته اند مصاحبه به عمل آمد و نتیجه تحلیل روایت زنان نشان می دهد که نابرابری در چهار حوزه خانواده، مراکز آموزشی، اجتماع محلی و فضای فکری و فرهنگی حاکم روی می دهد و در چهار مضمون اصلی؛ فقر مادی و عدم سرمایه فرهنگی خانواده ها، فرسودگی تحصیلی ناشی از نابرابری جنسیتی، احساس محرومیت منزلتی/ حاشیه ای و نظام مردسالارانه و تجانس آن با شرایط حاشیه نشینی جای می گیرد و نابرابری جنسیتی را تولید و بازتولید می کنند. باوجوداین، زنان آموزش را راهی برای ارتقاء، کسب منزلت و آگاهی خود دانسته اما شرایط حاشیه نشینی قدرت مانور کمتری به آن ها می دهد. این شرایط برای زنان حاشیه نشین مضاعف می باشد. ازیک طرف زن بودن و نابرابری جنسیتی ناشی از آن و از طرف دیگر شرایط حاشیه نشینی، توأمان نابرابری در میدان آموزش را سبب شده اند. در مورد اول می توان به نظام مردسالارانه و سلطه کلیشه ها و عقاید آن و هم چنین عدم استقلال مالی و قدرت تصمیم گیری زنان اشاره کرد و در دیگری شرایط ویژه حاشیه نشینی که در آن احساس محرومیت منزلتی/ حاشیه ای، بی توجه به نیازهای آموزشی در مدارس، ضعف اقتصادی و عدم سرمایه فرهنگی که خانواده ها با آن مواجه هستند، قابل ذکر است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان