محسن شعبانی

محسن شعبانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

روان شناسی اخلاق و شهودگرایی اجتماعیِ جاناتان هایت؛ مروری انتقادی بر کتاب ذهن درستکار، چرا سیاست و مذهب انسان های خوب را از هم جدا می کنند؟(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
روان شناسی اخلاق یکی از رشته های نوظهور در مطالعات میان رشته ای در حوزه فلسفه اخلاق و روان شناسی است. روان شناسی اخلاق می کوشد مرزهای علم و فلسفه را در زمینه روان شناسی و اخلاق به هم نزدیک کند. کتاب ذهن درستکار جاناتان هایت یکی از تأثیرگذارترین آثار در این حوزه است. نویسنده در این اثر کوشیده است مرزهای روان شناسی و اخلاق را به یکدیگر نزدیک کند. هایت به دنبال ابداع روشی برای فکر کردن درباره دو موضوع تفرقه برانگیز در زندگی انسان یعنی سیاست و مذهب است. او برای این منظور از منابع موجود در رشته های فلسفه، فلسفه اخلاق، روان شناسی، علوم اجتماعی، اخلاق و ژنتیک استفاده کرده است. بسیاری از داده های کتاب زیسته و تجربه خود نویسنده است. همین امر کتاب حاضر را در زمینه روان شناسی اخلاق به ویژه در زمینه شهودگرایی اخلاقی و شهودگرایی اجتماعی اثر قابل توجهی کرده است. در این کتاب نویسنده معتقد است فهم و همدلی با دیدگاه سیاسی و مذهبی دیگران و یا، به تعبیر وی، معتبر دانستن ماتریس های اخلاقی دیگران باعث از بین رفتن تفرقه و نزدیکی افراد با یکدیگر می شود. کتاب حاضر به دلیل برخورداری از زبان بسیار ساده، تحلیل های منسجم و تجربی می تواند در اختیار عموم جامعه اعم از دانشگاهیان و غیر دانشگاهیان قرار بگیرد.
۲.

هوش اخلاقی: بررسی تفکر و عمل اخلاقی در مدل بربا و مدل لنیک و کیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش اخلاقی فضیلت میشل بربا دوگ لنیک فرد کیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۸۳
میشل بربا (2001) و دوگ لنیک و فرد کیل (2005) دو مدل مختلف از هوش اخلاقی ارائه داده اند. این مقاله می کوشد با مروری بر اصطلاح هوش اخلاقی به بررسی، مقایسه و نقد این دو مدل بپردازد. هر دو مدل، نگاهی این دو مدل دارای اشتراکات قابل توجهی هستند. از سوی دیگر، در زمینه اهداف، روش ها و جغرافیای نظری دارای تفاوت هایی هستند. از جمله انتقادات وارد بر این دو مدل این است که هیچ یک از این دو تبیین فلسفی و/ یا علمی روشنی از مبانی خود ارائه نداده اند. علاوه بر این، چیستی فضائل و چگونگی انتخاب آن ها در هر یک از دو مدل مورد سوال است. هم چنین تعریف مفهومی و ارتباط مفهومی فضیلت های اخلاقی نیز در هر یک از این دو مدل مورد غفلت واقع شده است. از این رو، به نظر می رسد، با توجه به کاستی هایی که این دو مدل دارند، اتکا به آن ها به عنوان نظریه هایی در باب هوش اخلاقی محل اشکال باشد. از جمله نکات قابل توجه در نظریه های هوش اخلاقی این است که هوش اخلاقی تفکر اخلاقی و عمل اخلاقی را به هم پیوند می زند؛ این در حالیست که فاصله میان نظر و عمل اخلاقی یکی از چالش های مهم در حوزه فلسفه و روان شناسی است.
۳.

فضیلت گرایی در تقریری انسان شناختی؛ مروری بر کتاب The Subject of Virtue: An Anthropology of Ethics and Freedom فاعل فضیلت؛ انسان شناسی اخلاق و آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۲۴۶
انسان شناسی اخلاق یکی از رشته های نوظهور در مطالعات میان رشته ای در حوزه فلسفه اخلاق و انسان شناسی است. کتاب «فاعل فضیلت؛ انسان شناسی اخلاق و آزادی» نوشته جیمز لیدلاو، یکی از تأثیرگذارترین آثار نوشته شده در این حوزه است. نویسنده در این اثر کوشیده است مرزهای انسان شناسی و فلسفه اخلاق را به یکدیگر نزدیک کند. بهره گیری مولف از مفاهیم و نظریه های مختلف در هر دو رشته موجب شده است این کتاب فراتر از یک مطالعه انسان شناسانه صرف قرار بگیرد. به طور نمونه وی فضیلت را از فلسفه اخلاق و آزادی را از مطالعات انسان شناسانه وام گرفته است. از این رو می توان این کتاب را نمونه موفقی از یک مطالعه میان رشته ای قلمداد کرد که علاوه بر بهره گیری از منابع هر دو رشته، از نظر روش شناختی نیز به هر دو حوزه ادای سهم کرده است. او برای این منظور از منابع موجود در رشته فلسفه اخلاق بهره می جوید تا به تقویت پژوهش های انسان شناختی کمک کند. همچنین وی بنا دارد زمینه تولید منابع علمی بیشتری در زمینه انسان شناسی اخلاق را ایجاد کند و حتی برای تکمیل گفتگوی انسان شناسی اخلاق، برخی متفکران از جمله میشل فوکو، مکینتایر و برنارد ویلیامز را در کنار یکدیگر قرار می دهد.
۴.

بازخوانی اخلاقیِ مسئله گوشت خواری در عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: تصوف گیاه خواری دیگر دوستی فضیلت گرایی اخلاقی اخلاق حیوانات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۳ تعداد دانلود : ۶۲۹
گیاه خواری یک سنت شرقی است. اعتقاد بر این است که شکل گیری این سنت در غرب، چه در میان فیلسوفان اخلاق و چه در میان مردم عادی تحت تاثیر آموزه های آیین بودا و دین هندو شکل گرفته است. بر اساس این نگاه، خوردن گوشت مستلزم نقض یک قاعده اخلاقی و از این رو اخلاقا نارواست. گوشت خواری به منظور رعایت حقوق حیوانات و اجتناب از انجام رفتاری غیر اخلاقی نسبت به حیوانات ترک می شود. استدلال های مخالف گوشت خواری در این سیاق صبغه ای دیگر محور دارند، با این توضیح که حیوانات را نیز مصادیق مفهوم "دیگری" می دانند. از سویی دیگر ترگ گوشت خواری در میان برخی صوفیان نیز رایج بوده است. عده ای بر این عقیده اند که ترک گوشت خواری در تصوف نیز تحت تاثیر مکاتب هندی بوده است و صوفیان گوشت خواری را اخلاقا ناروا می دانند. مولفین این مقاله بر این باورند که عمل به این سنت در میان عارفان مسلمان تحت تاثیر سایر مکاتب نبوده و مبانی ترک گوشت خواری در میان آنان با پیروان مکاتب هندی و فیلسوفان اخلاق معاصر متفاوت است. ترک گوشت خواری در تصوف بیشتر مبنایی انسان محورانه - و نه دیگر محورانه- داشته و بیشتر کارکردی سلوکی دارد. از این رو گوشت خواری در تصوف، علی الظاهر، یک مسئله اخلاقی نیست. با این حال، گمان می شود که با مد نظر قرار دادن اخلاق فضیلت گرا می توان تبیینی اخلاقی از ترک گوشت خواری در میان صوفیه به دست داد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان