واکاوی جنبه های بلاغت حال مؤکِّد معنای عامل در ترجمه های فارسی قرآن کریم با کاربست تئوری هم ارزی نایدا (مطالعه موردی: ترجمه های فولادوند، خرمشاهی، حداد عادل)
حوزه های تخصصی:
به دلیل برخورداری قرآن کریم از سبکی بی نظیر و ظرفیت بلاغی و بیانی بالا، ترجمه آن همواره با چالش های فراوانی رو-به رو بوده است. حال مؤکد از مهم ترین پدیده های زبانی است که در اسلوب های گوناگون و بسامدی گسترده در قرآن به کار رفته است. با توجه به اینکه هدف از کاربرد این الگوی زبانی، رعایت بلاغت در جلب توجه و تمرکز بیشتر مخاطب نسبت به یک مفهوم خاص است؛ واکاوی جنبه های بلاغی آن، رهیافتی نوین را در ترجمه آیات ارائه می دهد. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی – تحلیلی، به واکاوی و ارزیابی جنبه های بلاغت حال مؤکِّد معنای عامل در سه ترجمه فارسی قرآن کریم بر اساس نظریه هم ارزی نایدا بپردازد تا از این رهگذر، به ارائه راهکارهایی بپردازد که در عین رعایت سلامت ترجمه، بلاغت موجود در پیام الهی نیز در برابرنهادهای معنایی خود لحاظ شود. یافته ها حاکی از آن است که ترجمه فولادوند به دلیل اشاره به نکات تفسیری و تببین آن ها، بیشترین سطح هم ارزی پویا را در انتقال پیام داراست. ترجمه حداد عادل نیز با رعایت سبک ادبی قرآن و بازتاب جلوه های بلاغی، به سطح مطلوبی از تعادل پویا دست یافته، اما ترجمه خرمشاهی به علت تمرکز و تأکید بر تحت اللفظی بودن، با هم ارزی صوری مطابقت دقیق تری دارد.