نظریه تفسیری بافت گرایانه قرآن؛ نگرانی ها و راهکارها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بافت گرایی نظریه ای معنایی است که بر نقش آفرینی بافت درون زبانی و برون زبانی در فرایندهای تولید و فهم معنا تکیه دارد و در مقابلِ وضع گرایی و یا دوئالیسم هسته گرا قرار دارد و به این ترتیب، نگرانی هایی را در حوزه تفسیر قرآن در پی دارد؛ زیرا آن را بر تقدیر اراده بافت عصر نزول، به دیدگاه قوم گرایان و بر تقدیر اراده بافت عصر مفسّر، به دیدگاه مخاطب گرایان نزدیک می کند. به باور نگارنده اشکال های فراروی نظریه بافت گرایی، به سوء تقریر آن در آرای باورمندان و منتقدان مربوط می شود. به همین منظور، نگارنده از میان قرائت های مختلف فرمالیستی، پراگماتیستی، رفتارگرایی، مفهوم گرایی و معناشناختی، به نوعی رویکرد هرمنوتیکی گرایش می یابد که با تبیینی فلسفی بر سرشت بین الأذهانی فهم زبانی تأکید می ورزد و با اتکا بر ویژگی های بافتی متمایز قرآن، بر سیالیت هنجارمند معانی آن استدلال می کند. با این روش، به نگرانی هایی همچون عینیت ناپذیری معنای بافت نهاد، سیالیت معانی بافت نهاد و فرهنگ زدگی معانی بافت نهاد پاسخ داده می شود. برایند التزام به نظریه بافت گرایی را در تحوّل روش ها و ضوابط حاکم بر تفسیر متن، تغییر نوع نگاه به متن، معنا و عناصر مؤثّر در فهم می توان یافت.