توانمندی داستان ها در تحول شناختی کودکان گروه سنی «ب» و «ج» برپایه نظریه رفتاردرمانیِ عقلانی هیجانی (REBT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ریشه بسیاری از مشکل های روحی، هیجانی و رفتاری بزرگسالان در دوران کودکی است. نظریه رفتار درمانی عقلانی هیجانی (REBT) و داستان هایی که عناصر این نظریه را داشته باشند، می توانند با شیوه کتاب درمانی به پیشگیری یا کاهش این مشکل ها در کودکان یا تحول شناختی آنها کمک کنند. هدف این پژوهش شناسایی میزان هم خوانی داستان های گروه های سنی «ب» و «ج» و منتشرشده توسط ناشران برجسته (یعنی افق، کانون، نظر، پیدایش و قدیانی) در بخش کودک با عناصر نظریه رفتاردرمانیِ عقلانی هیجانی است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با روش پیمایشی و فن تحلیل محتوای کیفی انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از سیاهه اطلاعات کتاب شناختی داستان ها و سیاهه وارسی عناصر و ابعاد و ویژگی های نظریه REBT استفاده شد. از 141 داستان به دست آمده، 80 داستان که حداقل عناصر نظریه REBT، یعنی A، B و C را داشتند، برای بررسی در نظر گرفته شد. یافته ها: از میان داستان های بررسی شده، حدود 38درصد آنها تا مرحله پیامدها (C) پیش رفته است، یعنی شخصیت داستان به واسطه باور عقلانی یا غیرعقلانی پیامد سالم و سودمند یا پیامد ناسالم و ناسودمندی را تجربه کرده است. در چنین داستان هایی کودک با دیدن پیامد یا خودش باید بتواند مرحله به چالش کشیدن باور غیرعقلانی(D) را آغاز کند یا کسانی که با کودک کار می کنند (مانند روان شناسان، کتابداران، والدین و...) در رسیدن به این مرحله به او کمک کنند. در نزدیک به 63درصد داستان ها، شخصیت آن پس از رخداد فعال ساز دوم (2A) است که به چالش کشیدن باور غیرعقلانی و باور عقلانی مؤثر (E) در او شکل گرفته است و در نهایت، پیامد سالم و سودمندی را تجربه می کند (2C). با خواندن این داستان ها کودکان از طریق همانندسازی با شخصیت داستان می توانند به باورهای غیرعقلانی خود پی ببرند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پزوهش نشان داد که این داستان ها، با نشان دادن باور غیرعقلانی و پیامد ناسودمند یا تغییر در باور، می توانند ابزار توانمندی برای کتاب درمانی و تحول شناختی در کودکان در نظر گرفته شوند. تولیدکنندگان داستان کودک و روان شناسان، کتابداران و والدین می توانند از پیشنهادهای کاربردی این پژوهش بهره گیرند.