محسن جوادزاده

محسن جوادزاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی رایانه محور بر انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به صرع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری شناختی بازداری پاسخ توان بخشی شناختی رایانه محور صرع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۵
زمینه و هدف: مسائل شناختی مهمی در بیماران مبتلا به صرع وجود دارد که می توان به اختلال در کارکردهای اجرایی مانند انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی رایانه محور بر انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ در کودکان مصروع انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به صرع مراجعه کننده به درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان کودکان مفید در سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 کودک واجد شرایط وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شده اند. گروه آزمایش 12 جلسه تحت مداخله برنامه توان بخشی شناختی رایانه محور قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها آزمون کارت های ویسکانسین گرانت و برگ (1948) و آزمون استروپ (1935) بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS20 و آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره، وارسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی رایانه محور باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی (0/001p<) و بازداری پاسخ کودکان مصروع شده است (0/001p<). نتیجه گیری: برنامه توانبخشی شناختی رایانه محور یکی از روش های موثر بر کارکردهای اجرایی است که باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ کودکان مبتلا به صرع می شود در نتیجه می توان به عنوان روشی جایگزین یا مکمل برای مداخلات معمول در این کودکان استفاده کرد.
۲.

ارزیابی تفاوت های جنسی از نظر سطوح فاجعه پنداری درد در والدین کودکان مبتلابه سردرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاجعه پنداری درد والدین تفاوت های جنسی شدت درد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۴۰۹
زمینه و هدف :یکی از عواملی که در روابط بین فردی و بستر روانی- اجتماعی کودک و والدین در حوزه درد مزمن، دارای اهمیت است، الگوی تفکر فاجعه پندار است. هدف این پژوهش بررسی تفاوت های وابسته به جنس در میزان فاجعه پنداری مادران و پدران با کنترل اثر شدت سردرد کودکان بود. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی والدین کودکان مبتلابه سردرد شهر تهران در سال 1395 بود. در این مطالعه 210 مادر و پدر (117 مادر و 93 پدر) دارای فرزند مبتلابه سردرد مزمن، نسخه والدین پرسشنامه فاجعه پنداری درد (گوبرت و همکاران، 2006) را تکمیل کردند و به وسیله مقیاس درجه بندی عددی، شدت سردرد کودک خود در سه ماهه قبل از پژوهش را گزارش کردند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های تی مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیره و یک متغیره و همچنین تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها :یافته ها حاکی از آن بود که مادران نسبت به پدران فاجعه پندارتر بودند ( 018/0= p ) . تحلیل واریانس چندمتغیره تفاوت معنادرای را از لحاظ جنسیت والدین در خرده مقیاس های نشخوار و بزرگ نمایی/ درماندگی نشان نداد؛ اما تحلیل واریانس یک متغیره نشان داد که مادران و پدران در خرده مقیاس بزرگ پنداری/ درماندگی تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند (021/0 = p ). با کنترل اثر شدت سردرد، همچنان تفاوت معناداری در متغیر فاجعه پنداری بین مادران و پدران مشاهده شد (037/0 = p ) . نتیجه گیری :نتایج این پژوهش نشان داد که تفاوت مادران در فاجعه پنداری نسبت به پدران می تواند دارای عللی به غیر از شدت درد کودک باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان