جنگ شناختی مدرن: از شناخت در رزم تا عرصه جنگ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
156 - 180
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پیشرفت های انقلابی علوم و فناوری های شناختی، مطالعات ذهن/ مغز را وارد مرحله جدید «کنترل و شبیه سازی مغز» کرده است. روندهای توسعه علوم و فناوری های شناختی و سرمایه گذاری های کلانِ سازمان هایِ تحقیقاتیِ نظامیِ پیشرو دنیا در این حوزه، نشان دهنده ظهور عرصه جدیدی از جنگ با عنوان «عرصه جنگ شناختی» است. با توجه به نوظهور بودن عرصه جنگ شناختی، اختلاف نظرهای زیادی در مفهوم سازی آن وجود دارد. هدف این پژوهش، تحلیل منطقی و مفهومی جنگ شناختی و توصیف و ترسیم شبکه مفهومی آن است.
روش: روش های استفاده شده در این پژوهش عبارت اند از: تحلیل برساختی، تحلیل اکتشافی و تحلیل تحویلی متون مرتبط با هدف پژوهش.
یافته ها: در مفهوم سازی جنگ شناختی، شش مغالطه منطقی رایج وجود دارد: 1. تحدید جنگ شناختی به سطح روان شناختی؛ 2. تحدید جنگ شناختی به عملیات شناختی؛ 3. تحدید تأثیرشناختی به مداخله شناختی؛ 4. تحدید جنگ شناختی به آسیب شناختی؛ 5. تحدید جنگ شناختی به عملیات نظامی؛ 6. تحدید جنگ شناختی به شناخت در جنگ. هر یک از مغالطه های فوق، نشان دهنده یک عنصر ماهیتی از جنگ شناختی است که شبکه مفهومی آن را نمایان می سازد: علوم و فناوری های جنگ شناختی، جنگ شناختی مبتنی بر تئوری شناختی، اثربخشی جنگ شناختی، ابعاد جنگ شناختی، دامنه جنگ شناختی و عرصه جنگ شناختی.
نتیجه گیری: رنسانس علوم و فناوری های شناختی، برتری آینده را برتری شناختی می داند و آن را در گرو قدرت نمایی در عرصه جنگ شناختی ترسیم می کند؛ به همین دلیل، ضروری به نظر می رسد که با ایجاد پژوهشکده های علوم و فناوری های جنگ شناختی، مراکز دفاع شناختی، قرارگاه و فرماندهی رزم شناختی و تربیت افسران جنگ شناختی، زمینه هایی فراهم آورد تا بتوان به سیاست گذاری، خط مشی گذاری، برنامه ریزی و اقدام های عملی برای انجام عملیات های آفندی و پدافندی در عرصه جنگ شناختی پرداخت.